نویسنده : الن ایرگود

    ترجمه آرتمیس مسعودی

جنوب درياچه سوپريور، داستاني سرشار از احساس نوع‌دوستي و نيكي به ديگران است كه طي آن ماجراهايي مانند گم شدن يك كودك، يك عشق بر باد رفته، تصادف اتومبيل، جشن عروسي، آتش‌سوزي، يك ازدواج رمانتيك، گلديس و آربيوتوس و بقيه ساكنان شهر كوچك ميشيگان، به زن جواني كه محور داستان است مي‌آموزند كه چطور انسان بزرگي باشد.

وقتي مدلين از شيكاگو به مقصد ساحل درياچه سوپريور خارج مي‌شد، هرگز فكر نمي‌‌كرد زندگي‌اش تا اين اندازه متحول شود. وقتي مسئوليت نگهداري يكي از دوستان خانوادگي‌اش را به عهده مي‌گيرد، در كنار دو خواهر مسن كه يكي تندمزاج و لجباز و ديگري شيرين‌تر از عسل است، احساس سردرگمي مي كند اما ...
اين رمان پس از انتشار خود با واكنش‌هايي از سوي برخي نويسندگان و منتقدان نيز همراه شده است. تيفاني بيكر، نويسنده  رمان «غول پيكر كوچك دهكده آبردين» درباره اين رمان مي‌گويد: «جنوب درياچه سوپريور، شعري عميق در مورد شادي‌هاي كوچك زندگي است. شخصيت‌هاي داستان و فضاي اين شهر كوچك، شما را به وجد مي‌آورد و پس از پايان كتاب، دلتان مي‌خواهد نزديكانتان را در آغوش بگيريد».
همچنين لسلي كاگن، نويسنده رمان «سوت زدن در تاريكي» معتقد است: "اين رمان آنقدر فوق‌العاده بود كه تا چند هفته پس از خواندن آن، نمي‌توانستم فراموشش كنم. آفرين"