نویسنده : علی‌اصغر فهیمی‌فر 

این کتاب که در شش فصل تهیه و تنظیم شده به بررسی اجمالی هنر و زیبایی شناسی از منظر فلسفی و دیدگاه فیلسوفان گوناگونی هم چون شهید مطهری، افلاطون، ارسطو و فارابی می پردازد و هنر اسلامی، زیبایی شناسی در فلسفه یونان باستان و ماهیت تاریخ هنر را با توجه به شرق شناسی ادوراد سعید مورد بحث قرار می دهد.

گزیده ای از کتاب :

در دیدگاه شهید مطهری زیبایی را نمی توان تعریف کرد به تعبیر ایشان زیبایی « مما یدرک و لایوصف» است، درک می شود، اما توصیف نمی شود. او با نقد نظر افلاطون که زیبایی را قابل تعریف می داند می گوید «افلاطون برای زیبایی تعریفی کرده است که اولا معلوم نیست تعریف درستی باشد و ثانیا بر فرض درست بودن، تعریف کاملی نیست. او گفته است زیبایی عبارت است از هماهنگی اجزاء با کل. اگر کل و مجموعه ای دارای اجزاء متناسب باشد زیباست.» مطهری در نقد نظر افلاطون ادامه می دهد برفرض که این صحیح باشد خود تناسب، یک تعریف خاصی است و نمی توان در زیبایی ها بیان کرد که آن چیست. مثلا در آب به نسبت معینی اکسیژن و ئیدروژن وجود دارد. در حالی که در زیبایی نمی توانیم اندازه و نسبتی را معین کنیم. مطهری معتقد است «اگر خواسته باشیم حقیقتی را درک کنیم ضرورتی ندارد که آن را بدانیم و تعریف کنیم.» فلاسفه غالبا در تعریف بعضی از مفاهیم و حقایق بنیادین مانند عدالت، علم و غیره اظهار عجز کرده اند و شاید این مسئله سبب شده که بعضی مانند مطهری، ویتگنشتاین و غیره معتقد باشند که درک انسان از هرگونه حقیقت لزوما به معنای توانایی انسان در تعریف آن نیست.