(یا نگرشی زیبایی‌شناسی به رابطه‌ی میان برخی از مکاتب هنری و علم اقتصاد)

نویسنده : علیرضا رحیمی‌بروجردی 

نويسنده ي كتاب پيش رو با نگاه به رابطه ي ميان علم اقتصاد و مكاتب هنري از دريچه ي زيبايي شناسي و عجين سازي اين دو با هم، زمينه ي فهم علم اقتصاد و زواياي ناپيداي آن را فراهم مي كند. همچنين آن بخش از ذهن هنرمنداني همچون ادوارد مونگ، متورن رينيه، پل سزان، رابرت كرايلي، آندره برتون و… را كه از شرايط اقتصادي- اجتماعي عصر خويش تاثير پذيرفته است، به تصوير مي كشد.

گزیده ای از کتاب :

استفاده از سبك امپرسيونيسم در ادبيات مثل نقاشي با تكيه بر جزئيات، استعاره ها و يافته هاي ذهني مي تواند دنياي پيراموني را براي مخاطب جذاب تر كند، همان طور كه تمامي رمان “گتسبي بزرگ” سرشار از استعاره هاي جذاب و پركشش است. همين روش را نيز مي توان در تحليل هاي اقتصادي به كار بست و از كنار رويدادهاي اقتصادي صرفا با مشاهده، عيني گرايي و عقلايي عبور نكرد. تحليل هاي اقتصادي چنانچه متكي بر تلاش ها، جستارهاي ذهني، خصوصيات رفتاري، ويژگي هاي رواني- اجتماعي- عقيدتي- فكري و ساختارهاي ذهني اقتصاددان باشد، دربرگيرنده جذابيت بيشتري براي افراد جامعه بوده و آنها مي توانند تعامل بهتري با نظريه هاي اقتصادي از اين سنخ پيدا كنند.