نویسنده : ریک ریوردان

   ترجمه : سوگند رجبی‌نسب

داستان خدایی از خدایان که به انسانی فانی مبدل شده تا مورد آزمون هایی قرار گیرد و از آن سربلند بیرون بیاید. آپولو برای پیروزی در آزمون ها و دستیابی به اهدافش مجبور به همکاری با گروه ها، افراد و موجوداتی می شود که گاه هیچ سنخیتی با او ندارند. حال او در مقابل یکی از بزرگترین دشمنانش قرار گرفته است، کسی که از جهان مردگان پا به زمان حال گذاشته و دردسرهای بسیاری را با خود به همراه آورده است.

گزیده ای از کتاب :

اوه، چه ناعدالتی ای! یک خدای حقیر، من، یکی از دوازده المپی را مجبور می کرد تا حیواناتش را برایش پس بگیرم! در سکوت سوگند یاد کردم که اگر دوباره قدرت های خداگونه ام را پس بگیرم، هیچ وقت هیچ فانی بیچاره ای را به ماموریت نفرستم. مگر اینکه خیلی ماموریت مهمی باشد. و مگر اینکه مطمئن باشم که آن فانی از پس آن کار برمی آید. و مگر اینکه وقت کم باشد… یا خودم حوصله انجام آن را نداشته باشم. از رفتاری که این الهه ی دام ها با من دارد، بسیار مهربان و بخشنده تر خواهم شد.