دیدار با خورشید
نویسنده : محمدرضا پورجعفری
پورجعفری در 1324 در تالش به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تربیت معلم گذراند. کارمند بانک ملی شد و تا بازنشستگی این شغل را ادامه داد. همزمان با کارهای ترجمه اش داستان هم مینويسد. وی داستان نویسی را با انتشار داستان هایی در مجله خوشه شروع کرد و از جمله آثارش مي توان به موارد زير اشاره كرد: مجموعه داستان "ردپای زمستان" (1369)، "ديدار با خورشيد"، "ساعت گرگ و ميش" (1378) که برنده جایزه ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ی ادبی یلدا شد، رمان "دهم خرداد پنجاه و دو" (1372)، رمان "ساعت گرگ و میش" (1378)، مجموعه داستان "ديوارها و آن سوی ديوارها" (1379)، مجموعه داستان "تورهای خالی" (1381) و "زبان موج" (1384). وی همچنين در سال 79 جايزه منتقدان و نويسندگان مطبوعات ايران را هم دريافت کرده است.
در مجموعه داستان "ديدار با خورشيد" با چهار سرفصل روبه رو هستيم. "ديدار با خورشيد"، "تب"، "تن" و به اصطلاح "مسخ شدن ها"، يا به نوشته پورجعفری متامورفيوس. از اين چهار سرفصل، عنوان "ديدار با خورشيد" خيلی پيوستگی با متن داستانها ندارد. داستان "ديدار با خورشيد" ماجرای پسری است که از نامزدش خداحافظی مي کند. او همين که مي خواهد خودش را از ارتفاع به دريا بيندازد، طلوع خورشيد را میبيند و منصرف میشود. نويسنده در اين سرفصل يک جور زبان استعاری به کار میبرد که ديدار با خورشيد مي تواند نور، اميد، شادی يا زندگي را تداعی کند. هر چند در داستان "کتک خورم ملس است" موضوع اميد چندان جايگاهی ندارد ولی به هر حال در اين مجموعه زندگی نقش مهمی را بر عهده دارد و اين برخلاف داستان های "تب" يا "تن" است. چنانچه به چند جمله اول برخی داستان های مجموعه اول نگاه كنيم مانند: "من میگويم همه، با هم که حرف مي زنند بهتر است به چشم های هم نگاه کنند"، "همه کتکم مي زنند"، "شب است"، "حالا از اين پنجره به جنگل تو نگاه مي کنم"، "کيوان آرام آرام به طرف موج شکن مي رود" و "سراسر روز از من گريخت" به نظر مي رسد اين جملات با قواعدي که برای داستان کوتاه مطرح است، سازگاری چندانی ندارد و اغلب گزارشی و بدون بار خاصی است. در مجموعه "ديدار با خورشيد" همه داستان ها به نوعی اعتراضی است. در داستان "اسب زخمی" مردی که با ديدن اسبی زخمی ياد دوستش میافتد و به او آب میدهد و برايش ذوق میکند که چقدر شبيه دوستش آب میخورد، اين داستان خوبی است و خواننده در پايان داستان غافلگير شده و متوجه میشود ماجرا از زبان اسب روايت شده است. وی در مجموعه "تب" و "تن" روايت هاي روزمره ای را بيان کرده است که در داستان "پسماندهای من" و "شاشباران" به نوعی رها شدن از يک عذاب عمومی است كه جزء دغدغه های خواننده و نويسنده میتواند باشد.
برگرفته از سایت ادبیات داستانی ایران
مشخصات کتاب دیدار با خورشید
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | دیدار با خورشید |
ناشر : | انتشارات نیلوفر |
نویسنده : | محمدرضا پورجعفری |
نوبت چاپ : | اول |
تاریخ انتشار : | 1387 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - رقعی |
تعداد صفحات : | 164 |
شابک : | 9789644483479 |
وزن (گرم) : | 200 |
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف