طغیان 3 (ضمیر)

طغیان 3 (ضمیر)

طغیان 3 (ضمیر)

وضعیت: غیرفعال
ناشر: موج

نویسنده : بنیامین ملکی

 

کتاب پیش رو در ادامه دو جلد پیشین افسانه ی طغیان، یعنی “پوچی شرزه ها” و “زمین و زمان” به نگارش درآمده و تمام پرسش های شکل گرفته طی دو کتاب گذشته را پاسخ می دهد. در جلد حاضر به تماشای لایه هایی عمیق تر و ابعادی گسترده تر از حوادث می نشینیم و با تلاطمی پیش بینی نشده همراه می شویم.

ماجرا از جایی آغاز می شود که نسلار سرانجام خود را به عنوان یک منجی پذیرفته و تن ها به سوی سرزمین های سمسا و تقدیری که در پیش دارد راهی شده، شیرشینیان با رهبری یارپیل قصد بازگشت دارند و از قبایل هیراس خارج می شوند و هالسن که از قبایل فراری داده شده با همراهی رزام، ایفان و یارانش در مسیر ذاتما قرار دارد تا شاید مدتی را دور از تنش سپری کند و بتواند برادر کوچکترش را که به احتمال زیاد در ذاتماست بیابد.

گزیده ای از کتاب :


رنگ غروب بر آسمان می بست که به انتهای راهی رسیدند که از میان شهر بیرونشان برده و به مناطق صنعتی وارد کرده بود. بازار سیاه و دودخورده آهن. مناطقی که در میان زمینی وسیع، خشک و بی آب و علف، دیوارکشی شده و گذر به گذر مملو از ساختگاه ها و کارگران بود. کارگرانی لاغر و کثیف و ژولیده منظر که تمام روز را با کم ترین مزد و بهره به بیگاری مشغول بودند. منظره مغشوش اطراف هالسن و یارانش پر بود از سازه هایی چوبین که با الوارها و ریسمان ها تا ارتفاع های بلندی ساخته شده و برای جا به جا کردن اجرام سنگین و کیسه های خاک ریخته و انبوه شده بود که هرکدام به اندازه قامت یک انسان، بزرگی داشتند. هالسن به گروه دوم دستور داده بود که به سمت مسافرخانه بازگردند؛ چرا که خلوتی جاده، دیگر شرایطی برای مخفی ماندن نداشت. وقتی از ارابه هایی که با قاطر کشیده می شد، پیاده شدند، مسیر بازار آهنگران به آن ها نشان داده شد. مسیری که کارگاه های بسیاری داشت، اما انگار بیش تر آن ها، بی استفاده بودند. روز تعطیل نبود، اما گویی غالب کارگاه ها از غیاب صاحبانشان خاموش مانده و تنها تعداد انگشت شماری از آن ها، دود در آسمان سرخ غروب می زایید. علت را که جویا شدند، این بود که تقریبا تمام آهنگران بازار، به فراخوان حکومت برای ساخت منجنیق رفته و به کار در ساختگاه های مقر نیروهای مسلح مشغول بودند. هالسن پس از شنیدن این ماجرا بسیار به فکر فرو رفت و کنجکاو شد.

دمی بعد، همان خنجری را که بر دوال سینه داشت، به رزام داد و از او خواست تا از یکی از آهنگران بپرسد که آیا می داند چه کسی این خنجر را ساخته. رزام با تعجب خنجر را گرفت و همان پرسش را از یکی از آهنگران سالخورده بازارچه پرسید. تعجبش زمانی بیش تر شد که آن آهنگر هم با دیدن خنجر سر به تایید تکان و نشانی دقیقی به او داد. هالسن که به هیجان آمده بود، با قدم هایی سریع پیش می رفت تا سرانجام به مقصد رسید.

مشخصات کتاب طغیان 3 (ضمیر)

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : طغیان 3 (ضمیر)
ناشر : موج
نویسنده : بنیامین ملکی
نوبت چاپ : اول
تاریخ انتشار : 1400
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 393
شابک : 9786226826198
وزن (گرم) : 370
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×