|
نام محصول: شهود زیبایی و عشق الهی
غیرفعال
توضیحات محصول
(هفده مقالهی عرفانی)
نویسنده : تقی پورنامداریان
به کوشش : یاسین اسمعیلی
این کتاب که در قلمرو عرفان جای دارد و شامل هفده مقاله عرفانی است، به این مسئله اشاره دارد که انسان برای تقرب به خدا یا من ملکوتی خود، یا رسیدن به تصوف حقیقی و عملی باید به حالت روحی ویژه ای برسد، که به نوعی حالت جنون است، حالتی که شخص را ازفکر هرچه در گذشته و آینده است دور می سازد و در آن فرد مستقل از ذهن می گردد و یا به گفته نویسنده از اسارات عالم عین رها می شود.
هفده مقاله عرفانی جای گرفته در اثر حاضر از گزاره های زبانی و تصوف تا غزلیات مولوی و جایگاه جنون در اندیشه عطار و… را شامل می شود.
گزیده ای از کتاب :
عطار، در مجموعه رباعیات -مختارنامه-که ظاهرا او خود آنها را جمع آوری و برحسب موضوع مرتب کرده است می گوید عاشق کسی است که از همه کار جهان بر کنار است و از هر دو جهان گذشته است. پیوسته دلش گرم و دمش سرد و از ناخن پای تا به سر درد است. راه عشق راهی پایان ناپذیر است. راه عشق وقتی به پایان تواند رسید که عاشق جان برافشاند و در میان نباشد. عشقی که توام با درد نباشد عشق ناتمام قدسیان است که فاقد ارزش است. آنکه در راه عشق نگران جان و ایمان است عاشق نیست. « عاشقی از کفر و ایمان برتر است». عشق با درد سبب پالایش انسان از صفات نفسانی می شود و هر حجابی را در نهایت از میان عبد و حق برمی دارد.
بعد از عطار و سنایی، شعر تعلیمی عرفانی با مولانا جلال الدین محمد بلخی به کمال دست نیافتنی رسید. مثنوی معنوی مولوی، نه مثل حدیقه سنایی و اسرار نامه عطار، مجموعه ای از معارف پراکنده عرفانی است که هرکدام جداگانه با حکایاتی کوتاه و بلند در سطح ادراک مخاطبان بیان می شود. و نه مثل الهی نامه و منطق الطیر و مصیبت نامه حاوی داستانی جامع است که در خلال آن مطالب عرفانی و حکایات فرعی کوتاه و بلند بیان و شرح شود. مثنوی طرح سنجیده و از پیش معین قابل شناخت و پیش بینی ندارد. امواج اندیشه ها و حکایت ها که در نتیجه تداعی های نزدیک و دور ذهن مولوی پدید می آیند و درهم می آمیزند و می گریزند طرحی دریاوار به مثنوی می بخشند که خواننده را در میان امواج خود سرگردان و بی اختیار رها می کند. این سرگردانی و بی اختیاری که در موارد بسیار عقل و اراده خواننده را می رباید، وی را در فضایی مقدس شناور می کند که موجد ایمانی قلبی می شود. زبان روشن و صمیمانه مولوی و ابهامی که در نتیجه عدم طرحی از پیش سنجیده و پرش های حاصل از تداعی های ذهنی سرشار از تجربه و معارف بر مثنوی سایه می افکند در پدید آوردن این فضای مقدس سهمی بسزا دارد.
|
|