شکار در مذاکره ،ممنوع

شکار در مذاکره ،ممنوع

شکار در مذاکره ،ممنوع

وضعیت: غیرفعال
ناشر: هنر نو

نویسنده : حامد حاجی‌زاده

 

 این کتاب روایتگر دو داستان کاملا مستقل و جدا از هم است که به موازات یکدیگر پیش می روند، داستان هایی که روند آن ها به زندگی اجتماعی انسان ها طعنه می زند و حقایقی را به تصویر می کشد که جامعه ی بشری با آن رو به رو است؛ شخصیت های اصلی کتاب حاضر را حیوانات و آدم ها به خود اختصاص داده اند و آن چه در آن به وقوع می پیوندد تلنگری است بر روح و جان خواننده. کتاب حاضر تفاوتی فاحش با ریتم داستان نویسی دارد و از حیوانات جنگلی حکایت می کند که رئیس نادان و بی درایت آن ها جنگل را تا ورطه ی نابودی پیش می راند.

گزیده ای از کتاب :


در جنگل جشن و پایکوبی به راه افتاد. الاغ ها از بقیه خوشحالتر بودند. آن ها گاهی هم نوعانشان را در نزدیکی جنگل می دیدند که به آدم ها سواری می دهند. دیدن پالان و افسار آن ها را به اضطراب می انداخت. ولی حالا آدم ها به بدترین شکل ممکن شکست خورده بودند و سایه ترس از سر جنگل دور شده بود.

شیر شادمان با غرور قدم می زد و رجز می خواند: «ببر بی عرضه نتونست با آدم ها سرشاخ بشه، ولی مغز من اون ها رو لت و پار کرد.»

فیل ها در کنار شیر پایکوبی می کردند. چهره بشاش آن ها نشان می داد که از تصمیمشان بابت حمایت از شیر راضی اند. همه کم و بیش شاد بودند، ولی طعنه های شیر ببر را به شدت تحقیر کرده بود. وقتی همه می خندیدند و آینده روشن جنگل کاج را برای هم به تصویر می کشیدند، ببر سرش را پایین انداخت و رفت. آن قدر عصبانی بود که حتی حضور آدم ها را به شیر ترجیح می داد.

کلاغ هم رسید. شیر با دیدن کلاغ، او را به بقیه نشان داد و با غرور گفت: «شاهد پیروزی و برتری ما اینه.»

زاغ ها از اینکه کلاغ به تنهایی مرکز توجه قرار می گرفت ناراحت شدند. آن ها هم بی سروصدا از بقیه فاصله گرفتند.

کلاغ شروع کرد به تعریف کردن: «تمام سر و صورتشون پر از نیش زنبور بود. هرکدومشون اقلا چندبار از مارها نیش خوردن، محاله زنده به بیمارستان شهر برسن.»

شیر گفت: «با این کار آدم، دیگه مجوز داریم که از جنگل بزنیم بیرون و بریم به دهکده.»

جغد حرف های شیر را قطع کرد: «سیم خاردار خط قرمز اون ها و ماست. اگر وارد زندگی اون ها بشیم، زندگی ما رو توی جنگل نابود می کنن.»

-آره… می دونم. فقط گفتم که بدونید ما چقدر قوی هستیم.

کلاغ به حرفش ادامه داد: «یکی شون که سبیل داشت تنها کسی بود که تونست از دست مارها فرار کنه؛ همونی بود که نزدیک جنگل زندگی می کنه. احتمالا فقط اون زنده می مونه.»

شیر گفت: «خوبه که یکی شون زنده بمونه تا ماجرای جنگل مخوف کاج رو برای بقیه تعریف کنه.»

مشخصات کتاب شکار در مذاکره ،ممنوع

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : شکار در مذاکره ،ممنوع
ناشر : هنر نو
نویسنده : حامد حاجی‌زاده
نوبت چاپ : اول
تاریخ انتشار : 1399
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 164
شابک : 9789647698054
وزن (گرم) : 175
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×