مانفرد (شعری نمایشی)

مانفرد (شعری نمایشی)

مانفرد (شعری نمایشی)

وضعیت: غیرفعال
ناشر: گوشه

نویسنده : جورج گوردن بایرون  

   ترجمه : الهام نیل‌چیان

 

شعر نمایشی مانفرد را بایرون در تابستان ۱۸۱۶ آغاز و در آوریل ۱۸۱۷ به پایان رساند و طی دو ماه منتشر کرد. مانفرد را شاید بتوان، از حیث شخصیت و درونمایه، رمانتیک‌ترین اثر این شاعر بزرگ انگلیسی دانست. در این اثرْ شخصیتی فاستوسی وجود دارد که زندگی خویش را وقف آن کرده تا همچون همتایان خودْ پرومتهی شلی و اندیمیون کیتس با نیروهای نامرئی ماورائی پیوند زند. به قول جیمز توئیچل در مقاله‌ی خود "ساختار ماورای طبیعی مانفرد بایرون"، مانفرد درنهایت به موفقیتی نائل می‌شود که شاید هیچ شخصیت دیگری در قرن هجدهم از پس آن برنیامده بود: از جسم و ذهن این‌دنیایی عبور می‌کند تا به دنیای ماورا دست یابد. اما بر خلاف دو شخصیت رمانتیک فوق‌الذکر نه‌تنها به دنبال آینده نمی‌رود که همچون دریابان پیر کلریج از گذشته نیز گریزان است. بایرون می‌نویسد که مانفرد نمایش‌نامه‌ای‌ست «بس پرشور، متافیزیکی و وصف‌ناپذیر. تقریبا همه‌ی اشخاص مگر دو یا سه نفر از جنس خاک و باد یا آب هستند، قهرمان اثر هم ساحری‌ست سرگردان و ارواحی را احضار می‌کند که به هیچ درد او نمی‌خورند». بایرون با ایجاد نمادهایی، چون ارواح و سرنوشت‌ها در نظام فراطبیعی، قدرت تفکر و احساس مانفرد را به چالش می‌کشد و او را به قهرمانی رمانتیک تبدیل می‌کند. او با نیروی سحر خود بین اندیشه و احساس در حرکت است. هرچند احساسات او از اندیشه‌اش فراتر می‌روند. ارواح در مانفرد بیش از این‌که جنبه‌ی تزیینی داشته باشند به این منظور خلق شده‌اند تا فرای دنیای قهرمان نمایش‌نامه دنیایی بیافرینند و دنیای درونی وی را بازتاب دهند. یکی از دلایل قرار گرفتن این اثر در زمره‌ی آثار رمانتیک این است که قهرمان نمایش‌نامه از ذهن به سمت طبیعت و از سطح به اسطوره حرکت می‌کند. به عبارتی دیگر، از دنیای درون به طبیعت روی می‌آورد و عوامل درونی ذهن را به بیرون فرامی‌فکند. او از آن‌چه در دنیای درون است، اسطوره می‌سازد. رمانتیک‌ها به حرکت میان طبیعت، ذهن و اسطوره بسیار پرداخته‌اند. جان کیتس، برای مثال، در قصیده‌ای به پسیخه از اسطوره به سمت ذهن حرکت می‌کند. یعنی برای پسیخه (به معنای ذهن، روح و روان) که معشوق و دلدار ارس (خدای عشق) است، در ناحیه‌ای بکر از ذهن خویش زیارتگاهی می‌سازد، جایی‌که شاخه‌های افکار به‌جای شاخه‌های کاج در باد زمزمه می‌کنند. به عبارتی کیتس اسطوره و طبیعت را به درون ذهن می‌کشاند و آنها را عواملی درونی می‌داند. پسیخه دیگر معشوق اروس در دنیای خارج از ذهن نیست؛ خود روح است که در ذهن عاشق شاعر به تعالی می‌رسد، همان‌گونه که در اسطوره‌ی یونان، متعالی گشت و به خدایی رسید. در مانفرد اما بایرون نیروهای ماورای طبیعی را که با ذهن مانفرد به جریان می‌افتند، در قالب اسطوره به تصویر می‌کشد. بایرون دو نیروی خیر و شر را که در ذهن انسان وجود دارد در دو شخصیت اساطیری اورمزد و اهریمن متجسم می‌کند. وی به‌خصوص در پرده‌ی دوم این نمایش‌نامه دنیایی را خلق می‌کند که دنیای درون قهرمان را بازتاب می‌دهد. مانفرد محکوم به زندگی در زنجیر بی‌صدای خاطرات خویش است. و چشمانی که روزی برون را می‌نگریست، حالا بسته می‌شود تا درون را بنگرد. او به این ادراک می‌رسد که: مانفرد: ارواحی که احضار می‌کنم ترکم می‌گویند طلسم‌ها که خوانده‌ام گمراهم می‌کنند به علاجی که حساب می‌کردم، شکنجه‌ام داد؛ دیگر به یاری فراانسانی تکیه نخواهم کرد. مانفرد، پرده‌ی اول، صحنه‌ی دوم.

مشخصات کتاب مانفرد (شعری نمایشی)

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : مانفرد (شعری نمایشی)
ناشر : گوشه
نویسنده : جورج گوردن بایرون
مترجم : الهام نیل‌چیان
نوبت چاپ : اول
تاریخ انتشار : 1395
نوع جلد و قطع : شومیز - رقعی
تعداد صفحات : 152
شابک : 9786009499311
وزن (گرم) : 180
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×