|
نام محصول: آخرین رویا
ناموجود
توضیحات محصول
نویسنده : روحانگیز شریفیان
روحانگیز شریفیان نویسنده معاصر ایرانی، متولد سال 1320 در تهران است. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتۀ تعلیم و تربیت در اتریش طی کرده است و اکنون سال هاست که در لندن اقامت دارد. نخستین رمان روحانگیز شریفیان چه کسی باور می کند، رستم، چاپ سال ۱۳۸۲ جایزه ادبی گلشیری برای بهترین رمان سال را از آن خود کرد.
خانم شریفیان در توصیف خود چنین میگوید :
"صدتا نامه نوشته ام و یک نامه دریافت کرده ام. پنجاه دفعه عاشق شده ام. یکبار ازدواج کرده ام و سی سال سالگرد آن را جشن گرفته ام. دو میلیون بچه داشته ام دوتایشان را بزرگ کرده ام. شصت و دو دوست خارجی پیدا کرده ام، صدهزار کارت تبریک فرستاده ام. هزاربار به یاد ایران افتاده ام، هزار هزار بار خوابش را دیده ام و هر بار کمی از خودم را از دست داده ام و هرگز جوابی پیدا نکرده ام."
"آخرین رویا" آخرین اثر این نویسندهی صاحب سبک است، در پشت جلد این کتاب چنین میخوانیم :
تابلویی پر از خون و وحشت به دیوار آویزان است. به آن خیره شده ام. تئو می بیند و فوراً از آن می گذرد، طوری که متوجه می شوم و دنبال اش می روم. می گوید: علاقه ای به دیدن بدبختی و فاجعه روی دیوار و بوم نقاشی ندارم. حتما باید ترسیم اش کنند تا ببینند و بفهمند؟
و دست اش را مشت می کند. عصبانیت و تلخی رنگ صدایش را عوض کرده. می گوید: همه جا همین است. فقط کافی است رویت را برگردانی. برای من دیگر خسته کننده شده. چشم هایم خسته اند. تازه از یکی از مسافرت هایش برگشته. تند می رود انگار می خواهد خودش را از موزه بیرون بیندازد.
قدم هایم را با او هماهنگ می کنم و می گویم: این ها هدف شان سیاسی یا انسانی است. بدون انیا که برگردد، می گوید: این را می فهمم
می گویم: و هر کسی جرئت ابراز آن را ندارد.
این را به من نگو
رنگ صدایش دائم تیره و تیره تر می شود، می گوید: کاش به جای کشیدن این خط ها، کار می کردند. بهتر نبود؟
|
|