(اصول و تمرین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد متمرکز)

نویسنده : کرک استروسال ،پاتریشیا رابینسون ،توماس گوستاوسن

   ترجمه : عاطفه محمدصادق ،علی فیضی

نویسنده با نگارش این کتاب سعی دارد به خواننده کمک کند تا در شرایط ناخوشایند، بتواند احساسات خود را مشاهده کند و بپذیرد. همچنین به گونه ای در لحظه حال باشد و با هوشیاری تمام آنچه را که از ذهنش می گذرد و مانع اقدام موثر او می شود به حالتی مثبت تبدیل کند و اقدام به حل مسئله نماید. کتاب پیش رو کمک می کند تا در وحشتناک ترین شرایط زندگی بتوان شرایط درونی خود را تغییر داد و با چالش روبرو شد و رویکردی رهایی بخش، قدرتمند و امید بخش را یافت.

گزیده ای از کتاب :

زبان برای این به وجود نیامده است که به ما کمک کند، تفکر کنیم یا با مسائل مان ارتباط برقرار  کنیم، بلکه به عنوان نظامی برای اطمینان از بقا تکامل یافته است. ویژگی منحصر به فرد زبان انسان این است که اجازه می دهد شیوه های تنظیم رفتار به صورت نمادین کسب شود، بدون اینکه نیاز باشد با موقعیت واقعی آن قاعده ارتباطی برقرار کند. رفتاری که براساس قواعد نمادین ایجاد و تنظیم می شود، تحت عنوان رفتار تحت سلطه قاعده شناخته می شود. مثلا یک دستور مرسوم به کودکان را در نظر بگیرید: «وقتی بزرگ تر همراهت نیست با غریبه ها صحبت نکن.» این قاعده اساسا مجموعه ای از شرایط را مشخص می کند که در آن تصور می شود، کودک در معرض خطر است (مواجه شدن با یک غریبه و تنها بودن) و یک رفتار مشخص که باید تنظیم شود (سکوت کردن، دوری کردن از دیگران). توجه داشته باشید که هم این قاعده و هم رفتاری که براساس آن تنظیم می شود به صورت نمادین کسب می شود، انگار که کودک آن را ازطریق تجربه مستقیم آموخته است. اگر کودک با غریبه مواجه شود، این قاعده احتمالا فعال می شود و کودک آنجا را ترک خواهد کرد. بنابراین این قاعده که غریبه ها ذاتا خطرناک اند و نباید به آنها اعتماد کرد، هرگز در دنیای واقعی آزمون نمی شود. این ویژگی اصلی رفتار تحت تسلط قاعده است که مستقیما با انواع مشکلاتی که درمانجو در صدد حل آنهاست، ارتباط دارد. قواعد نه تنها رفتار را تنظیم  می کنند بلکه حالت های هیجانی منفی نیز ایجاد می کنند (ترس ایجاد شده به دلیل احتمال رویارویی با غریبه «خطرناک») که آنها هم خودشان رفتارهایی برای تنظیم این حالت های هیجانی تولید می کنند (گریختن از موقعیت).

رفتار تحت تسلط قاعده ذاتا بد نیست، آنچه آسیب زاست این است که تسلط قاعده به حوزه های مختلف زندگی گسترش می یابد و مانع ارتباط افراد با نتایج دنیای واقعی می شود.