نویسنده : عفاف محمدحسن

   ترجمه : مصطفی زمانی وجدانی

قصه های این کتاب، کوتاه، خواندنی، آموزنده و جذاب اند و تصاویری که آن ها را مزین کرده سبب می شود تا کودکان با شوق و علاقه ی بیشتری به آن ها توجه کند. همراه کتاب حاضر یک سریال کارتونی با نام “لویی یه نقاشی برام بکش” به مخاطب هدیه داده می شود.

گزیده ای از کتاب :

روزی از روزها، گرگی که خیلی گرسنه بود وارد یک روستا شد و با یک سگ خیلی لاغر که دورتر از خانه اربابش نشسته بود روبرو شد. گرگ تصمیم گرفت به سگ حمله کند و او را بخورد.

سگ لاغر احساس خطر کرد، فکری کرد و گفت ای پسرعمو! نگاه کن به هیکل لاغر من، می خواهی من را بخوری؟! صبر داشته باش هفته آینده عروسی تنها دختر ارباب من است. من از باقیمانده غذای عروسی می خورم و چاق خواهم شد. گرگ قبول کرد و گفت یک سگ چاق خوشمزه تر از یک سگ لاغر است. گرگ از آنجا رفت تا هفته بعد برگردد.

هفته بعد، گرگ طبق قرار برگشت و دید سگ در کنار خانه صاحبش ایستاده است. سگ با صدای بلند پارس کنان گفت: دور شو! ای گرگ بدجنس! دور شو! دور شو. این بار با سگ دیگری قوی تر از من روبرو هستی. گرگ وقتی سگ قوی هیکل دیگر را نگاه کرد، خیلی ترسید و پا به فرار گذاشت.