|
نام محصول: آنچه دوست داشتم
غیرفعال
توضیحات محصول
نویسنده : سیری هاستوت
ترجمه : فرزانه رحیمی
در پنجمین و آخرین نامه وایولت نوشته بود: «از تو می خواهم که برگردی. اما حتی اگر هم برنگردی، من اکنون در تو هستم. این یکی شدن با نقاشی کشیدنت از من که گفتی بخشی از تو هستند آغاز شد. ما خودمان را در یکدیگر غرق کرده ایم، حک کرده ایم، عمیق و جانانه؛ تو می دانی چقدر عمیق. وقتی تنها می خوابم، صدای نفس هایت را کنارم می شنوم و جالب اینجاست که من تنها هستم اما احساس تنهایی نمی کنم؛ تنها هستم اما خوشحال ام، می توانم تنها زندگی کنم. من برایت نمی میرم بیل، کشته مرده ات نیستم. فقط می خواهمت. و اگر برای همیشه پیش الوسیل و مارک بمانی، هرگز نمی آیم تا چیزی را که آن شب به تو دادم پس بگیرم؛ همان شب که صدای مردی را شنیدیم که پشت سطل های زباله درباره ی ماه آواز می خواند.»
|
|