نویسنده : هنریک ایبسن

   ترجمه : یاسمن طالبی

کتاب پیش رو نمایشنامه ای است به قلم شاعر، نمایش نامه نویس و درام نویس نروژی که در ایران بیشتر با آثاری چون خانه عروسک، دشمن مردم و هدا گابلر شناخته می شود. ایبسن از بزرگترین استادان هنر تئاتر است و هم ردیف شکسپیر و سوفوکل قرار می گیرد. او که پدر نمایشنامه نویسی مدرن است خانم اینگر را در سال 1854 خلق کرد و به عنوان سومین اثر نمایشی خود به مخاطب عرضه ساخت. این اثر در پنج پرده به نگارش درآمده و شخصیت های آن عبارتند از: خانم اینگر، الینا ییلدن لو، نیلس لیکه، اولاف اسکاکتاول و…

گزیده ای از کتاب :

(نزدیک تر می آید، آرام و دوستانه تر حرف می زند.) مگر نه اینکه بارها، وقتی در استرت با افکار بی قرارتان تنها نشسته اید، در سینه تان احساس خفگی کرده اید؟ مگر نه اینکه سقف و دیوارهای اینجا در نظرتان کوچک و کوچک تر شده اند تا زمانی که روح تان را در هم شکسته اند؟ سپس آرزو کرده اید که پرواز کنید و از اینجا دور شوید، بی آنکه بدانید به کجا می خواهید بروید. چند بار در دنیای رویایی تان، تنها کنار آب دره پرسه زده اید؟ دنیایی آنچنان زیبا و باشکوه که تنها در فکر می توان آن را ساخت. اما این هم برای تان کافی نبود. در رویاهای تان شوالیه ها و زنانی را می دیدید که در دوردست، بر عرشه یک کشتی به ساز و آواز پرداخته اند. سپس آواز مبهمی به گوش تان رسید و شما هوسی آتشین در سینه خود حس کردید که بدانید آن سوی دریا و کوه های سر به فلک کشیده چیست. اما باز هم نمی دانستید که چه چیز شما را می آزارد. گاه گمان می کنید که این سرنوشت سرزمین پدری تان است که ذهن تان را پریشان ساخته است. اما خودتان را فریب داده اید. دوشیزه بسیار جوانی چون شما باید افکار دیگری برای سرگرم کردن خود داشته باشد، الینا ییلدن لو! آیا هیچ گاه قدرتی ناشناخته را در وجودتان حس کرده اید؟ نیرویی اسرار آمیز و مهار نشدنی که سرنوشت موجودات فانی را به هم پیوند بزند؟ وقتی مبارزه شوالیه ها و جشن های سرورآمیز را در رویاهای تان تصور می کردید، آیا در آن میان شوالیه ای را ندیدید که با لبخندی بر لب و غمی در سینه، در میان جمعیتی شاد و آوازخوان ایستاده باشد؟… شوالیه ای که زمانی رویای زنی به زیبایی شما در سر داشت، زنی اصیل و باوقار.. آیا بیهوده او را در میان زنان اطرافش می جست؟