نویسنده : سارا ویلسون

   ترجمه : فائقه مرتضوی‌كرونی

این کتاب جلد بیست و پنجم از مجموعه ماجراهای دورا است که به هدف آموزش مهارت های زندگی شکل گرفته است. در داستان حاضر در حالی که دورا منتظر رسیدن یک مهمان است، دوستش پاپوش که راه زیادی رفته تا از دل جنگل رد شود و به این جا برسد با خبری بد می آید، او نقشه و کوله  پشتی اش را گم کرده است. حالا دورا و دوستانش سعی می کنند با وسایل نقلیه گوناگون خودشان را به جنگل برسانند تا کوله پشتی و نقشه را پیدا کنند.

گزیده ای از کتاب :

پاپوش، دورا و دوستاش را به کنار رودخانه برد و گفت: من کوله پشتی را برای چند لحظه همین جا گذاشتم، ولی ناگهان صدای پچ پچی شنیده شد که گفت: روباه قاپ زن آن را برداشته! این صدا از درخت شکلات می آمد! او به دورا گفت که روباه قاپ زن به تپه ی تمشک رفته است. درست همان موقع بود که دورا و دوستانش، بنی، گاو دوست داشتنی را سوار بالن دیدند!