نویسنده : جلال آل‌احمد

مجموعه داستاني از نويسنده معاصر توانمند، جلال آل احمد كه همسر بانو سيمين دانشور بود. نويسنده‌اي متعهد و صاحب سبك كه از هنر خود براي رساندن پيام‌هايش به مخاطب بهره مي برد. در آثار او زنان موجوداتي محصور در جامعه‌اي مردسالار  هستند كه نه هويتي دارند و نه حقي براي اعتراض و همچنين بهره‌اي از آزادي و تساوي نمي‌برند. او حقارتي را كه از جامعه به زنان تحميل مي شود به تصوير مي كشد. او آثار زيادي را به ادبيات اين سرزمين تقديم نموده و كتاب هايي را به زبان فارسي ترجمه كرده است. خدمات او به ادبيات ما غير قابل چشم پوشي است.

كتاب حاضر شامل هفت داستان از داستان هايي است كه او به رشته تحرير در آورده است. داستان هايي كه در حال و هوايي سياسي و نظامي به سر مي برند.

گزیده ای از کتاب :

فكر مي كردم شايد خيلي پول دارد. ولي من هنوز نفهميده بودم او چه كاره است. نمي دانم چرا علاقه ي مخصوصي به دانستن اين مساله در من انگيخته شده بود. ماشين عازم حركت بود، تصميم گرفتم پس از اولين حركت سوالي كه ازو مي كنم، همين باشد. ولي خود او وقتي يك سيگار آتش زد و ماشين كه آمل را پشت سر گذاشت و دوباره در جاده هاي خاكي مارپيچي كه در ميان مزارع برنج تا زير جنگل هاي دور دست مي پيچيد، افتاد؛ مثل اين كه دنبال ي داستان خود را گرفته باشد، اين طور ادامه داد…