نفرتیتی ،ملکهی ابدی
نویسنده : میشل موران
ترجمه : شهکام جولایی
این کتاب روایتگر اتفاقات و ماجرای دوران حکومت فرعونی جاه طلب است که قصد دارد از هر طریقی که شده آیین مصریان را دستخوش تحول کند و به آن چه که می پندارد صحیح است دست یابد. شخصیت اصلی کتاب بانو نفرتی تی زیبا است، کسی که به همسری فرعون آخناتن در می آید و او را در مقاصدش همراهی می کند، مقاصدی که شکوه کاهنان را به چالش می کشاند و دربار پر تجمل را پیش روی جهانیان به نابودی سوق می دهد، هرچند این شرایط تنها برای مدتی کوتاه فرصت بروز پیدا می کند.
ماجرا از هنگام نوجوانی او آغاز می گردد و از زبان خواهرش روایت می گردد، دختری که قرار است خواهر همسر شاه بشود.
گزیده ای از کتاب :
مانند همیشه، اتاق فرعون در وسط قصر بود. لباسهای نفرتیتی به اتاقهایش برده شد. پاناحسی و والدین من در حیاط سمت چپ شاه اقامت کردند و من نیز در اتاقی جداگانه نزدیک نفرتی تی اقامت کردم. سپاهی نزدیک به سه هزار نفر، چند روز آینده از راه می رسیدند و در سربازخانه ی داخل کاخ جا داده می شدند.
در اتاق جدیدم به تختخوابم که تصاویر بس، خدای کوتوله ای که از آدمیان در برابر شیاطین محافظت می کند، بر آن نقش شده بود می نگریستم. اتاق بزرگ بود و در هر گوشه دشکهای نرم پُر پَر گذاشته بودند ستونها به شکل شکوفه های نیلوفر آبی بود. ایپو اثاثیه ام را در قفسه های چوبی جا داد. به دستور من برگهای مر را در گوشه ای گذاشته بود تا اتاق خوشبو شود. جعبه گیاهان طبی را هم در گوشه خنکی جا داده بود. نفرتی تی که لبخندی بر لب داشت جلو در اتاق پیدایش شد.
«بیا و این را ببین.» بازویم را گرفت و مرا به اتاق سلطنتی برد. بعد نگاهی به من انداخت.
هرگز چنین اتاقی ندیده بودم. همه جا نقاشی شده و آراسته بود. مجسمه های طلا از خدایان مصری در هر سو بود. از پنجره های فراخ و زیبا می شد باغ گلکاری شده را تماشا کرد. درختان میوه ای که در دو سو کاشته شده بود و تا نیل امتداد داشت. یک اتاق فقط به وسایل آرایشی نفرتی تی اختصاص داشت. همه جور عطر یا سرمه و سرخاب و سفیداب و روغنی هم فراهم بود. آیینه های مختلف بر دیوارها جا گرفته بود. آمون حوتپ هم در گوشه ای نشسته بود و حیرت مرا تماشا می کرد. پرسید: «این چیزها مورد تایید خواهر سوگلی شاه هست؟»
«خیلی زیباست اعلیحضرت.»
نفرتی تی خندید و گفت: «فردا معمار مایا ساخت بنای معبدی را آغاز خواهد کرد.»
«برای آتن؟»
آمون حوتپ گفت: «البته برای آتن. از چند روز دیگر هم سپاهیان من گرفتن مالیات از کاهنان آمون را آغاز خواهند کرد. وقتی معبد ما ساخته شد، دیگر به کاهنان عالی رتبه نیازی نداریم. خود ما کاهن اعلا خواهیم شد.» رو به خواهرم کرد. «من و تو و خدایان از زبان ما سخن خواهند گفت.»
با خود فکر کردم این کار کفر است.
اما نفرتی تی چیزی نگفت.
مشخصات کتاب نفرتیتی ،ملکهی ابدی
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | نفرتیتی ،ملکهی ابدی |
ناشر : | جویا |
نویسنده : | میشل موران |
مترجم : | شهکام جولایی |
نوبت چاپ : | 2 |
تاریخ انتشار : | 1399 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - وزیری |
تعداد صفحات : | 352 |
شابک : | 9782000795179 |
وزن (گرم) : | 539 |
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف