نویسنده : رابین شارما

   ترجمه : منصوره شریعت‌مدار

رابین شارما، سخنران و نویسنده ی انگیزشی اهل کانادا، جهت کمک به افراد جویای مثبت اندیشی، آزادی معنوی و زندگی سراسر دوستی و بخشش در کشف قهرمان خودشان، به ارائه ی ١٠١ گام اثربخش و تحول آفرین می پردازد. او با نشان دادن تمام راه هایی که خودش برای دستیابی به جایگاه امروزی اش طی کرده، چگونگی مثبت اندیشی، کشف عادت های پنهانی، به تعویق انداختن حواس پرتی ها، سازگاری با نظم و انضباط جهانی، به حداکثر رساندن بهره وری و خدمت به جهان هستی را آموزش می دهد.

این کتاب راهنمایی است مفید و خواندنی برای برخورداری از یک زندگی زیبا و آرام بخش همراه با آزادی روحی.

گزیده ای از کتاب :

روزی استاد راهب پیری بود که از یک صومعه ی عرفانی بازدید می کرد. همان طور که از مسیر کوهستانی عبور می کرد، تماشاگرانی به دنبال او راه افتادند و مایل بودند که اسرار قدرت های هیجان انگیز او را یاد بگیرند.

قبل از ورود به صومعه، گروه همراه مجبور به عبور از میان حیاتی بزرگ بودند که با پرچم های رنگی تزئین شده و مجسمه های سنگی به دقت ساخته شده بودند.

همان طور که از میان دروازه های جلویی عبور می کردند ناگهان چشمشان به سه سگ شرور افتاد که قلاده های آهنی خود را شکسته بودند و به سرعت به سمت آن ها می دویدند.

همه از ترس به نفس نفس افتاده بودند. متوقف شدند. سپس دوباره به دویدن در مسیر مخالف پرداختند.

همه می دویدند به غیر از راهب پیر.

در عوض او لبخند می زد. سپس خمیازه ای کشید و سپس کاری کرد که قطعا خارق العاده بود: او مستقیما به سمت سگ ها دوید!

سگ ها سرعت خود را افزایش داده و با سرعت بیشتری در حیاط می دویدند. راهب دوباره خمیازه ای کشید و سپس سرعتش را بیشتر کرد.

مجددا سگ ها سریع تر دویده و راهب هم سخت تر به دویدن ادامه داد. حالا درحالی که می دوید آواز هم می خواند و مشتی را به هوا بلند می کرد، ژستی که به نظر می رسید به ایمان غیرقابل غلبه ی او در پیروزی اش شهادت می دهد.

تماشاگران مسحور این کار او شده بودند.

بیشتر از سگ ها، آن ها از استادی که قوی تر بود، می ترسیدند، بلافاصله سرجای خود برگشتند.

من متوجه شده ام که ترس هم همین طور عمل می کند.

اگر از ترس فرار کنید، خیلی پرقدرت تر به شما نزدیک تر می شود.

اگر مستقیما به سمت آن بروید، مسیر خود را تغییر داده و مثل مهمانی که بدون دعوت آمده می فهمد که باید برگردد.

آنچه که با نهایت احترام به قهرمان درون شما، متذکر می شوم این است که باید هیولاهای زندگی خود را به شکل منظم و در حد امکان در آغوش بگیرید.