ماجرای پایان‌ناپذیر حافظ

ماجرای پایان‌ناپذیر حافظ

ماجرای پایان‌ناپذیر حافظ

وضعیت: غیرفعال
ناشر: شرکت‌ سهامی‌ انتشار
نویسنده : محمدعلی اسلامی‌ندوشن
 
مقاله‌هائی‌ که‌ در این‌ مجموعه‌ گرد آمده‌اند، طیّ سی‌ و چند سال‌ نوشته‌ و در نشریّه‌های‌ مختلف‌ نشر شده‌ بودند. بنابراین‌ باید «مجموعیّت‌ » را در گوناگونی‌ آنها جست‌. نخستین‌ سؤالی‌ که‌ به‌ ذهن‌ می‌آید آن‌ است‌ که‌ حافظ‌ حامل‌ چه‌ پیامی‌ است‌؟ از طریق‌ موسیقی‌ کلام‌ و لطف‌ بیان‌، در محتوای‌ صدف‌ وار خود، چه‌ چیز به‌ گوش‌ ما تکرار می‌کند؟ این‌ چند نکته‌ را در نظر بگیریم‌ :

– « نخست‌ آنکه‌ زمان‌ او و جامعه‌ وابسته‌ به‌ فرهنگ‌ او بیمارگونه‌ است‌؛ لنگی‌ بزرگی‌ در کارش‌ است‌، و این‌ لنگی‌، قسمت‌ عمده‌اش‌ ناشی‌ می‌شود از تزویر و دورنگی‌. خود تزویر و دورنگی‌ باز می‌گردد به‌ اصل‌ و قلب‌، یعنی‌ همه‌ چیز در قالب‌ قلب‌ حرکت‌ می‌کند، اصلیّت‌ نیست‌. ظاهر، چیزی‌ است‌ و باطن‌ چیز دیگر، و این‌ نیست‌ مگر به‌ منظورِفریب‌ عام‌ و فریب‌ مردم‌، و سرانجام‌ فریب‌ خود؛ چه‌ زاهد باشد، چه‌ صوفی‌ و چه‌ حاکم‌، هر کس‌ که‌ کارگزار بود، در این‌ معرکه‌ درگیر است‌.»
– « چون‌ چنین‌ است‌، بنیاد نیز ناهنجار می‌نماید. چرخ‌ و سپهر که‌ گردنده‌ و گرداننده‌ شناخته‌ می‌شوند، سخت‌ مورد سرزنش‌اند. این‌، البتّه‌ در سنّت‌ اندیشه‌ ایرانی‌ بوده‌ است‌، از رودکی‌ تا به‌ امروز؛ ولی‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ هیچ‌ کس‌ ظریف‌تر و نافذتر از حافظ‌ «دنیای‌ دنی‌» را به‌ باد دشنام‌ نگرفته‌ است‌.»

– « با اینهمه‌، از نظر او، زندگی‌ زیبائیها و لطافتهائی‌ دارد. باید از آنها بهره‌ گرفت‌. باید آنها را دریافت‌ و زشتیهایش‌ را کنار نهاد. باید خوش‌ بود: با شعر و موسیقی‌، بزم‌، جلوه‌های‌ طبیعت‌… همان‌ کوتاهی‌ عمر و بی‌ اعتباری‌ روزگار، خود هشدار و انگیزه‌ای‌ است‌ بر بهره‌وری‌ از «مهلت‌»؛ کمر بستن‌ به‌ شکار لحظه‌ها.»

– « طلب‌ معنا در زندگی‌. مادّه‌ و معنا و زمین‌ و آسمان‌ مانند «لام‌ الف‌ لا» به‌ هم‌ پیچیده‌اند، جدائی‌ناپذیر. زمین‌ خاکی‌ گرچه‌ پایگاه‌ است‌، گرچه‌ ملموس‌ و مادر است‌، به‌ تنهائی‌ شایسته‌ دل‌ بستن‌ نیست‌. جاذبه‌ آسمان‌ به‌ اندازه‌ جاذبه‌ زمین‌، چیرگی‌ دارد. چاره‌ نیست‌ جز آنکه‌ به‌ ناپیدا و آرمانی‌ چنگ‌ زده‌ شود، و گرنه‌ ثقل‌ زمین‌ نَفَسْ تنگی‌ می‌آورد.گرچه‌ ناپیدا، ناپیداست‌، از التجا؟ به‌ آن‌ باز نمانیم‌.-»

از این‌ رو مخاطبان‌ شعر حافظ‌، تنها همان‌ دوستان‌ و محرمان‌ نیستند که‌ شبانگاهان‌ در «مجلس‌ خاص‌» جمع‌ شوند، بلکه‌ «قدسیان‌» نیز هستند، در عالَمی‌ برتر. شعرِ خوانده‌ شده‌، رو به‌ فراز می‌نهد، مانند دعا، مانند طیف‌ و بخار؛ پیچ‌ پیچان‌ و رقصان‌، به‌ نیروی‌ آهنگ‌، و این‌ آهنگ‌ در آهنگ‌ کلّ کائنات‌ جذب‌ می‌گردد. شور زندگی‌ و «پیام‌ هستی‌» است‌، هر چند گاه‌ به‌ مثابه‌ ناله‌ای‌ باشد که‌ از ته‌ چاهی‌ بیرون‌ آید. موسیقی‌ کلام‌ رکن‌ اصلی‌ شعر حافظ‌ را تشکیل‌ می‌دهد. یک‌ مجموعه‌ است‌: آهنگ‌ ، رقص‌ ، نقش‌ … و از پس‌ آنها معنی‌ می‌آید. روحانیّتی‌ از آن‌ ساطع‌ می‌گردد.

و همان‌ هم‌ موجب‌ گشته‌ که‌ با آن‌ فال‌ بگیرند، مانند معبدی‌ است‌ که‌ باید همه‌ حس‌ها را به‌ خود فرا خواند، با شیشه‌های‌ رنگی‌، و موسیقی‌ و بخور، و حتّی‌ چه‌ بسا زیبایانی‌ که‌ در بعضی‌ از آئین‌های‌ باستانی‌، نذر می‌کردند که‌ بروند و معتکف‌ معبد شوند .

آنچه‌ در این‌ کتاب‌ آمده‌ است‌:

مقدمّه‌
شیوه‌ شاعری‌ حافظ‌
معشوق‌ حافظ‌ کیست‌؟
حافظ‌، شاعر داننده‌ راز
ماجرای‌ پایان‌ناپذیر حافظ‌
عزل‌ ترک‌ شیرازی‌
حرفی‌ از کاروبار و دیار حافظ‌
حافظ‌ در چه‌ خطّی‌ است‌؟
غزل‌ اوّل‌ و حرف‌ آخر
حافظ‌،فارس‌ و ایران‌
چرا حافظ‌ گریه‌ می‌کرده‌ ؟
حافظ‌ و آهوی‌ وحشی‌

مشخصات کتاب ماجرای پایان‌ناپذیر حافظ

مشخصات
شناسنامه کتاب
عنوان : ماجرای پایان‌ناپذیر حافظ
ناشر : انتشارات شرکت‌سهامی‌انتشار (با همکاری انتشارات یزدان)
نویسنده : محمدعلی اسلامی‌ندوشن
نوبت چاپ : سوم
تاریخ انتشار : 1388
نوع جلد و قطع : گالینگور - وزیری
تعداد صفحات : 317
شابک : 9789646545281
وزن (گرم) : 600
شاخه‌ها
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.
مرورگر شما بسیار قدیمی است!
جهت مشاهده این وب سایت به صورت صحیح، بروزرسانی مرورگرتان ضروری خواهد بود. بروزرسانی مرورگر
×