نویسنده : موسسه مدرسه زندگی

    ترجمه : نادیا فغانی

سفر کردن ساده به نظر می¬رسد. کافی است چند روز مرخصی داشته باشی، مقداری پول و در نهایت هوس سفر و گشت و گذار. مقصد را معلوم می¬کنی، برای اقامت فکر می¬کنی، بلیت را می¬خری و به دل جاده می¬زنی یا سوار هواپیما می¬شوی تا چند ساعت بعد در جغرافیایی دیگر فرود بیایی و چند روزی خوش بگذرانی.
اما می¬شود جور دیگری هم نگاه کرد. می¬شود سفر را نه فقط گشت و گذاری در عالم بیرون، بلکه کند و کاوی در عالم درون دید، در خودمان و در روان‌مان.
اگر بخواهیم این‌گونه نگاه کنیم، سفر کردن کتابی است که به دردمان خواهد خورد.
سفر کردن، از همان قدم اول،که انتخاب مقصد است، می¬تواند چیزهایی را برای‌مان عیان کند که تا به حال به آن‌ها فکر هم نکرده بودیم؛ اصولاً چرا تصمیم می¬گیریم که به شهر یا کشور «الف» سفر کنیم و نه شهر یا کشور «ب»، یا چرا به نظرمان بعضی جاها را باید حتماً رفت و حتماً دید و بعضی جاهای دیگر را می¬شود در انتهای لیست قرار داد.
«مدرسۀ زندگی» دربارۀ فلسفه و روانشناسی و خیلی وقت¬ها ترکیب این دو حرف می¬زند. در کتاب سفر کردن هم می¬شود دغدغه-های همیشگی «مدرسۀ زندگی» را دید. این کتاب با بسیاری از کتاب¬هایی که در بارۀ سفر نوشته شده¬اند فرق دارد. با خواندن این کتاب متوجه خواهید شد که گاهی وقت¬ها حتی یک پیاده¬روی ساده در خیابان¬های اطراف محل زندگی¬تان هم می¬تواند به اندازۀ یک سفر دور و دراز روی زندگی¬تان تأثیر بگذارد، یا گاهی حتی می¬توانید در اتاق‌تان بمانید و به جای جسم، ذهن‌تان را به پرواز درآورید تا به جاهای مختلف سرک بکشد، کاری که مارسل پروست کرد و نتیجه¬اش شد نوشتن شاهکاری به نام در جست‌وجوی زمان از دست رفته.
 سفر کردن دیدگاهی جدید در بارۀ سفر و مسافرت به شما می-دهد، چنان متفاوت که ممکن است بعد از خواندش تصمیم بگیرید بلیت‌تان را به مقصد پاریس کنسل کنید و به جایی در دوردست-های آمریکای جنوبی بروید، یا اصلاً در خانه بمانید و به خواندن این کتاب بسنده کنید.