اخوت داستان نويس و مترجم در 10 آذر 1324 در خانواده‌ای مذهبی و در محله احمد آباد اصفهان بدنيا آمد. وی نوشتن را در نوجوانی آغاز کرد و نخستین نوشته‌های خود را در سال ۱۳۴۶ در مجله فردوسی به چاپ رساند. با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ اخوت که کارمند آموزش و پرورش بود بازنشسته شد. وي از جمله نویسندگانی است که خیلی دیر به فکر چاپ کتاب افتاد. از این قرار نخستین کتاب وی با عنوان " تعلیق" در سال ۱۳۷۸ منتشر شد. موفقیت عمده اخوت مدیون رمان " نام‌ها و سایه‌ها" است که پس از انتشار به مرحله نهایی تمام جوایز ادبی راه یافت و از آن میان برنده دو جایزه یلدا و مهرگان شد. اخوت در آثار خود بخشی از تاريخ ايران را روايت مي کند و خود دليل اين کار را در ادامه تاريخ در زندگی کنونی ما مي داند كه گذشته را نمي توان ناديده گرفت. اخوت دارای تعدادی رمان و داستان كوتاه است كه داستانهاي كوتاه وي در چند مجموعه داستان آمده است.
درباره ی این کتاب
آقاي فطانت تا چند سال پيش، دو، سه سال مانده به بازنشستگي با رضايت قلبي به زندگي اش نگاه مي كرد. او از زمان دانشجويي بي وقفه كار كرده و از كوران حوادث سر به سلامت به در برده بود. او با تاج الملوك ازدواج كرده و داراي پنج فرزند دختر و پسر موفق بود. فطانت استاد دانشگاه بود و دكتراي ادبيات داشت. حتي وقتي همسرش به علت بيماري زمين گير شد، توانست با مساله كنار بيايد. اما در اين چند سال اخير هروقت تصوير خود را در عكسي يا آينه اي مي ديد، به ياد «مسخ» فرانتس كافكا مي افتاد، طوري كه اين موضوع كم كم به يك مشكل لاينحل بدل شد و دكتر فطانت نمي دانست با آن چه كار كند. در اين كتاب داستان هاي ديگري با عنوان هاي درآمد، گناه و گريز، نفس نكشيد! نفس بكشيد!، عصرانه، احلام، و سلام به نگارش درآمده است