نویسنده : شاهزاده هری

    ترجمه : مهراب حسنوند

هری معتقد است برادرش مانند یک وارث رفتار می‌کند، زیرا نمی‌تواند بفهمد که چرا برادر کوچک‌ترش راضی به یدکی بودن نیست. در اوایل کتاب، هری تعریف می‌کند که چگونه پدرش، پادشاه چارلز فعلی، به همسرش، پرنسس دایانا، در روز تولد هری گفته بود: «عالی شد! حالا دیگر به من یک وارث و یک یدکی داده‌ای!»
رنجش هری از «یدکی» بودن، محور اصلی کتاب اوست که در خاطراتی از دوران کودکی، تحصیلات، اشتغالش به عنوان یک عضو خانواده سلطنتی و عضوی از ارتش بریتانیا، رابطه او با پدر، مادر و برادرش، ازدواج و... به آن پرداخته است.
هری در کتاب خاطراتش، مدعی حمله فیزیکی شاهزاده ویلیام به خود، بعد از بگو مگوی دو برادر به دلیل ازدواج هری با مگان مارکل شده است. هری در توصیف این بگو مگو در خانه‌اش در لندن در سال 2019 می‌گوید ویلیام مگان را «مشکل»، «گستاخ» و «ویرانگر» خطاب کرده است- که از نظر هری، تکرار طوطی‌وار حرف‌های مطبوعات درباره همسر آمریکایی‌اش بوده است. هری می‌نویسد که رویارویی بالا گرفت تا اینکه ویلیام «یقه‌ام را گرفت، گردنبندم را پاره کرد و مرا به زمین زد». به گفته هری، این دعوا منجر به آسیب‌دیدگی پشت او شد.
هری همچنین پدرش، پادشاه چارلز را متهم کرد که منافع خود را در اولویت قرار داده است.