نویسنده : کث هوو  

   ترجمه : شقایق قندهاری

دختري به نام الا كه تازه به محله ي جديد آمده است هر روز براي پدرش نامه مي نويسد و او را از اتفاقات روزمره اش آگاه مي كند. او كه به دنبال يك دوست و همدم در مدرسه شان مي گردد با درخواست دوستي محبوب ترين دانش آموز مدرسه، ليديا، متعجب مي شود. ليديا در ابتدا با نزديكي به الا سر از راز خانوادگي آن ها درمي آورد، حالا هم از او مي خواهد كه درباره ي دانش آموز عجيب و كم حرف مدرسه يعني مولي برايش اطلاعات جمع كند. در اولين ارتباط الا با مولي، مولي از او مي خواهد كه هيچ وقت پا در خانه شان نگذارد. راز خانه ي مرموز آن ها چيست؟

گزیده ای از کتاب :

وقتي مولي دويد، تماشايش كردم. اي كاش مي توانستم يك عكس بگيرم و لحظه اي كه پريد، به اضافه ي نقطه ي اوج هر پرش را ثبت كنم. من دوباره به دفتر يادداشتش نگاه كردم؛ به چند صفحه جلوتر و عقب تر. تا به حال طرح هايي مثل آنها نديده بودم. آنها مرموز و مبهم بودند؛ چيزي مثل شكل ها و صورت هايي كه دارند از دود بيرون مي آيند؛ چشم هاي گريان با دست ها و اشياء عجيب غريب. من روي برخي از صورت هاي سايه روشن بيشتر مكث كردم. انگار آنها داشتند مرا صدا مي زدند.