نویسنده : ویلیام دانیال 

   ترجمه : آلبرت کوچویی

امیر «توما»ی بزرگ و سخاوتمند، خواهرزاده‌ای به نام «قاطینا» دارد که پهلوانی پرزور است، و اینان از حضور هم بی‌خبرند تا زمانی که قاطینا شغل شمشیرزنی را انتخاب کرده و راهی سفر می‌شود. و آن هنگام که درمی‌یابد برادر امیر توما راه دریا بر کشتی‌های بیگانه بسته، با وی به نبرد برخاسته و او را شکست می‌دهد و همین باعث آشنایی خواهرزاده با برادران مادر خویش می‌شود. قاطینا در سرزمین توما سکونت می‌گزیند و چون خبر می‌رسد در بخشی از ملک اژدهایی وجود دارد که انسان‌ها را از پا درمی‌آورد، مادر خویش به اهالی شهر و دو دایی خود سپرده و راهی جنگ با هیولا می‌شود؛ در حالی که دعای خیر همگان بدرقۀ راهش است. کتاب حاضر، که مجموعه‌ای است از افسانه‌های سریانی، به سه کتاب تقسیم شده و در هر کتاب بخشی از ماجرای زندگی قاطینا روایت گردیده است.