(جف بیزوس و خلق یک امپراتوری جهانی)

نویسنده : برد استون  

   ترجمه :  رضا اسکندری‌آذر

کتاب پیش رو به همه ی افرادی که کسب و کار آنلاین و شخصی خود را مدیریت می کنند و یا در اندیشه ی راه اندازی کسب و کاری هستند پیشنهاد می شود.

در این کتاب شرحی از آن چه که جف بیزوس- یکی از برترین کارآفرینان قرن حاضر که کسب و کار آنلاین را دگرگون کرد و بزرگترین خرده فروشی آنلاین دنیا یعنی سایت آمازون را بنا نهاد- در مسیر رسیدن به جایگاه کنونی اش تجربه کرده می خوانیم و با شیوه اندیشیدن او در شرایط گوناگون، نحوه ی گسترش کسب و کارش و جذب مشتریان و مخاطبان بالقوه آشنا می شویم.

آمازون بی حد و مرز داستان مدیر عامل باانگیزه ای است که فرهنگ درون سازمانی بی نظیر و مبهوت کننده ای ایجاد کرد؛ داستان یک شرکت فناوری پیشرو که طی ده سال قدرتی مثال زدنی به دست آورد و ماجرای یکی از اهالی کسب و کار که بعد از گم کردن مسیرش، آن هم در دل یک همه گیری وحشتناک جهانی، دوباره به راه خود بازگشت و پایه های قدرت و ثروتش را مستحکم تر ساخت.

گزیده ای از کتاب :

روش دیگر برای درک رشد فزاینده آمازون و تبدیل شدنش به یک شرکت بزرگ، موفقیتش در بهره برداری از روش مضاعف سازی و افزایش سرعت سوددهی در مقایسه با سرعت سرمایه گذاری بود. بهره برداری از روش مضاعف سازی مثل این است که بادبان های قایق را تنظیم کنید تا به سرعتش افزوده شود. بیزوس و اعضای تیم اس. همین سوال را از مدیران بخش های قدیمی تر و پخته تر شرکت می پرسیدند: «چطور می تونین هزینه ها رو کاهش بدین و در عین حال، آمار فروش رو بالا نگه دارین؟ چطور می تونین حداکثر بهره برداری رو از ساعات کاری کارکنان واحدتون داشته باشین؟ فرایند اتوماسیون و الگوریتم های کامپیوتری در چه زمینه هایی می تونن جایگزین نیروی کار بشن؟»

آمازون هر سال تلاش می کرد تا بهره ورتر شود و مقدار مضاعف سازی را، حتی شده به مقدار ناچیز، افزایش دهد. تحولات ناشی از این سیاست، کار را برای کارکنان شرکت دشوار و دشوارتر می کرد. پروژه های این چنینی در تابستان سال 2013 و بعد از اکران انیمیشن من نفرت انگیز 2 دور برداشتند. یکی از کارکنان واحد فروش اسباب بازی آمازون از انیمیشن خوشش آمده و کالاهای تبلیغاتی آن را سفارش گذاری کرده بود- در آن دوره، مدیران تامین کالای آمازون در واحد خرده فروشی، سفارش ها را به صورت دستی منظور می کردند. سفارش این فرد شامل عروسک های شخصیت های مینیون (آدمک های کوچک و زردرنگ داخل انیمیشن) بود.

انیمیشن مذکور فروش خوبی داشت، اما عروسک های مینیونی که سفارش گذاری کرده بودند، به هر دلیل فروش نرفتند و روی قفسه های انبار آمازون خاک خوردند. جیسون ویلکی، مدیر سابق بخش اسباب بازی واحد خرده فروشی آمازون در این باره گفت: «سفارش گذاری ضرردهی بود. حتی نمی تونستیم روشون تخفیف بزنیم. هیچ کس دلش نمی خواست او عروسک ها رو بخره.» مدیران خرده فروشی آمازون بعد از تحلیل معضل، به این نتیجه رسیدند که در این مورد خاص، عواطف انسانی با ارزیابی فارغ از احساس داده های آماری تداخل پیدا کرده است، و همان موضوع منجر به ایجاد محافظه کاری بیشتر در امر سفارش گذاری شد.