نویسنده : تیلور کی مهییا

   ترجمه : زهرا اسلامی

پائولا سانتیاگوی دوازده‌ساله عشق فضا، و دو دوست صمیمی‌اش، اما و دانته، قانون را می‌دانند: «طرف رودخانه نروید.» این جمله ار از یک سال پیش که یکی از همکلاسی‌هایشان در رودخانه غرق شد، بارها شنیده‌اند. مادر خرافاتی پائو مدام درباره لاپورونا، روح زن گریان و نالانی هشدار می‌دهد که شب‌ها در سالح رودخانه گیلا پرسه می‌زند و به دنبال بچه‌ها می‌گردد تا آن‌ها را به درون اعماق تاریک رودخانه ببرد. پائو از اعتقادات خرافی مادرش متنفر است. ولی حواسش هست که خودش و دوستانش پا به درون رودخانه نگذارند.

روزی پائو به همراه دانته و اما قرار می‌گذارند تلسکوپ جدید اما را در نزدیکی رودخانه گیلا امتحان کنند، چون آنجا بهترین نقطه برای رصد ستارگان است. اما وقتی اما سر قرارشان حاضر نمی‌شود و پائو سایه شخصی را در مزرعه آن طرف رودخانه می‌بیند، به این فکر می‌افتد که شاید حق با مادرش بوده است.