نویسنده : جلال‌الدین آشتیانی

به صراحت می توان گفت مسیحیت آنگونه که امروزه توجیه می شود توسط عیسی -علیه السلام- و در قرن اول میلادی بوجود نیامده است، بلکه در طول یک قرن و شاید هم چندین قرن شکل گرفته و مسلما قبل از پاولوس (پولس) قالب دیگری داشته است.

اصولا هر قدر تشکیلات کلیساهای خارج از فلسطین توسعه یافت نفوذ یهودی ـ مسیحیان کمتر شد و پس از تسلط کلیسا و بخصوص وصلت بادربار روم این اقلیت در جامعه بزرگ مسیحیت به کلی حل شد و به همین نسبت نیز مشخصه های دین و فرهنگ یهود در دین مسیح به حداقل تقلیل یافت.

کتاب حاضر ، کتابی است تحقیقی ، که نویسنده در این کتاب سعی کرده است بااستفاده از اسناد و مدارک تاریخی به تجزیه و تحلیل دین مسیح ( کنونی ) پرداخته حو آن را مورد بررسی قرار دهد ، تا از این راه بتواند ، مطالب حقیقی و صحیح را از لابلای افسانه ها و دروغها ، استخراج کرده و چراغی فرا روی حقیقت جویان و مومنین بدون تعصب ، روشن کند ، تا از سرچشمه حقیقت سیراب شوند.

این کتاب شامل چهارده فصل می باشد که در هر فصل از زاویه ای به دین مسیح می نگرد ، اما در فصل اول ، نویسنده به شرح حال حضرت عیسی در اناجیل سه گانه پرداخته ، که کاری جز نقل پاره ای معجزات از آنحضرت نکرده اند سپس به عوامل موثر در شکل گیری رسالات کائن مسیحیت ، اشاره نموده است

فصل دوم از کتاب را، شرح حال حواریون و جامعه عیسویان پس از مرگ عیسی ، و شرح حال پاولوس یهودی تبعه روم و اهل ترسوس آسیای صغیر ، تشکیل میدهد

در فصل سوم ، مولف به معرفی انجلیهای مورد قبول کلیسا و تاریخ انتشار آنها پرداخته واشاره می کند که هیچکدام از این انجیلها را از همراهان عیسی و نسل وابسته به آن تالیف نکرده اند بلکه از اوایل قرن دوم ، کم کم تالیف انجیل رواج یافته است

فصل چهارم ، تحلیلی است از تحولاتی که به تثبیت کائن و روشن سریع مسیحیت انجامید و علت انتشار سریع مسیحیت که مردمی بودن ووابستگی آن به طبقه عامه جامعه است و بعد هم به فضایی که مسیحیت در آن رشد کرده اشاره کرده و می گوید معروف است که در فضای فلسطین و فرهنگ یهودی رشد کرده ولی با توجه به اینکه مسیحیت فعلی توسط عیسی و در قرن اول میلادی بوجود نیامده بلکه قرنها طول کشیده تا بصورت فعلی در آمده باید در مورد فضای رشد آن تنها به فلسطین و یا روم اکتفا نکرد...