پزشک دهکده (فرانتس کافکا)(ترجمه: کامل روزدار)
(با نقد و تفسیر)
نویسنده : فرانتس کافکا
ترجمه : کامل روزدار
«پزشک دهکده» در بردارنده دو داستان کوتاه از فرانتس کافکا، نویسنده آلمانی به همراه نقد و تحلیل این داستانها از سوی منتقدان ادبی آلمانی است.
در قسمتی از داستان پزشک دهکده از این کتاب میخوانیم:
در موقعیتی بس ناگوار بودم: سفری فوری در پیش داشتم؛ بیماری در وضعیتی وخیم در دهکدهای ده فرسنگ دورتر انتظارم را میکشید؛ برف و بوران انبوه فضای پهناور میان من و او را پُر کرده بود؛ درشکهای داشتم سبک با چرخهایی بزرگ، دُرست مناسب جادههای دهکدهمان؛ پالتوی خز به تن، کیف پزشکی در دست، آماده سفر در حیاط ایستاده بودم؛ اما اسبی در کار نبود، آری اسب.
دیشب اسبم بر اثر فشار کارهای طاقتفرسا در این زمستان یخبندان سقط شده بود؛ کلفَتم اکنون در دهکده همه جا را به دنبال عاریه گرفتن اسبی میگشت؛ اما امیدی نبود، میدانستم. در حالی که انبوه برف هر چه بیشتر مرا فرامیگرفت و هر چه بیشتر از تحرکم کاسته میشد، بیهوده آنجا ایستاده بودم. کلفتم دمِ دروازه حیاط نمایان شد، تنها و در حالی که فانوس را تکان میداد؛ البته کیست که در این ساعت اسبش را برای چنین سفری عاریه بدهد؟ یکبار دیگر گشتی در حیاط زدم؛ امکانی نیافتم؛ مغشوش و آزرده لگدی به در فرسوده خوکدانی که سالها بیمصرف مانده بود، زدم. در باز شد و با سروصدا پس و پیش رفت. هوایی گرم و بویی دم کرده چون بوی اسب از آن بیرون زد.
در قسمتی از داستان پزشک دهکده از این کتاب میخوانیم:
در موقعیتی بس ناگوار بودم: سفری فوری در پیش داشتم؛ بیماری در وضعیتی وخیم در دهکدهای ده فرسنگ دورتر انتظارم را میکشید؛ برف و بوران انبوه فضای پهناور میان من و او را پُر کرده بود؛ درشکهای داشتم سبک با چرخهایی بزرگ، دُرست مناسب جادههای دهکدهمان؛ پالتوی خز به تن، کیف پزشکی در دست، آماده سفر در حیاط ایستاده بودم؛ اما اسبی در کار نبود، آری اسب.
دیشب اسبم بر اثر فشار کارهای طاقتفرسا در این زمستان یخبندان سقط شده بود؛ کلفَتم اکنون در دهکده همه جا را به دنبال عاریه گرفتن اسبی میگشت؛ اما امیدی نبود، میدانستم. در حالی که انبوه برف هر چه بیشتر مرا فرامیگرفت و هر چه بیشتر از تحرکم کاسته میشد، بیهوده آنجا ایستاده بودم. کلفتم دمِ دروازه حیاط نمایان شد، تنها و در حالی که فانوس را تکان میداد؛ البته کیست که در این ساعت اسبش را برای چنین سفری عاریه بدهد؟ یکبار دیگر گشتی در حیاط زدم؛ امکانی نیافتم؛ مغشوش و آزرده لگدی به در فرسوده خوکدانی که سالها بیمصرف مانده بود، زدم. در باز شد و با سروصدا پس و پیش رفت. هوایی گرم و بویی دم کرده چون بوی اسب از آن بیرون زد.
مشخصات کتاب پزشک دهکده (فرانتس کافکا)(ترجمه: کامل روزدار)
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | پزشک دهکده (ترجمه: کامل روزدار) |
ناشر : | نشر اشاره |
نویسنده : | فرانتس کافکا |
مترجم : | کامل روزدار |
نوبت چاپ : | اول |
تاریخ انتشار : | 1394 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - رقعی |
تعداد صفحات : | 104 |
شابک : | 9789648936759 |
وزن (گرم) : | 125 |
نوشتن نظر جدید
این محصولات قبلا توسط مشتریان خریداری شده اند شما قصد خرید ندارید؟
شاخهها
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.