|
نام محصول: در اردوگاه محکومین
500,000ريال440,000ريال
توضیحات محصول
(با نقد و تفسیر)
نویسنده : فرانتس کافکا
ترجمه : کامل روزدار
«در اردوگاه محکومین» داستانی است از فرانتس کافکا(۱۹۲۴-۱۸۸۳)، نویسنده آلمانی. این کتاب همچنین تحلیلی از هانس دیتر تسیمِرمَن، منتقد ادبی آلمانی پیرامون این داستان را در بردارد.
در قسمتی از این داستان میخوانیم:
علیرغم عجلهای که افسر در کندن اونیفورم خود میکرد، و بعد هم بالاخره کاملاً لخت شد، ولی از هر تکه از لباسهای خود به دقت مواظبت میکرد، حتی با نوک انگشتش، یراقهای نقرهای کتش و نیز منگولهای را تکان داده، مرتب کرد. اما چیزی که با این دقت جور در نمیآمد، این بود که پس از مرتب کردنِ تکهای از لباسهایش، فورا آن را با یک حرکت تند و با بیمیلی به درون گودال میانداخت. آخرین چیزهایی که باقی مانده بود، شمشیر و بند آن بود. افسر شمشیر را از غلاف بیرون کشید، آن را خُرد کرد و بعد تکههای شمشیر، غلاف و بند را جمع کرد و آنها را یکجا چنان محکم به درون گودال انداخت که صدای به هم خوردنشان از ته گودال به گوش رسید.
اکنون افسر کاملاً برهنه شده بود. مسافر لبهای خود را میگزید و چیزی نمیگفت. او گرچه به خوبی میدانست چه روی خواهد داد، اما حق نداشت مانع افسر شود. روش دادرسیای که افسر به آن دلبسته بود، چیزی نمانده بود که ملغی گردد، و احتمالاً این روش دادرسی در پی اقدامی بر چیده میشد که مسافر خود را به انجام آن ملزم میدید، بنابراین افسر اکنون کاملاً دُرست عمل میکرد؛ اگر مسافر هم به جای او میبود، جز این نمیکرد.
سرباز و محکوم نخست چیزی از این وقایع نمیفهمیدند، حتی در آغاز نگاه هم نمیکردند. محکوم از اینکه دوباره دستمالهای خود را به دست آورده بود، بسیار خوشحال بود. ولی خوشحالیش چندان طول نکشید. زیرا سرباز با حرکتی تند و غیرمنتظره آنها را از دستش گرفت.
|
|