زار (نویسنده: شرمین نادری)
نویسنده : شرمین نادری
شرمین نادری متولد اردیبهشت 1355 در محله امیرآباد تهران است ، کارشناسی ارشد تصویرسازی از دانشگاه تهران گرفته و از سال 1380 به عنوان نویسنده و تصویرگر در نشریات مختلف به ویژه حوزه جوان و نوجوان کار کرده است . سال ها دبیر بخش فرهنگی چلچراغ و از اولین نویسندگان این نشریه بوده و همزمان سابقه کاردر روزنامه ها و مجلات دیگری مثل ویژه نامه کودک نوروز ، رشد نوجوان ،روزنامه اعتماد ،مجله حرفه هنرمند ، مجله بیست ساله ها ،روزنامه تهران امروز ،مجله کتاب هفته نگاه ،مجله 24 ،زندگی ایده آل و...را دارد .
او همچنین تجربه نویسندگی برای برنامه های نوجوان و جوان در تلویزیون و تجربه قصه گویی برای آیتم های برنامه رادیو هفت را در کارنامه اش دارد . کتاب های منتشر شده اش از سال 1383 تا امروز بیشتر در حوزه تاریخ و ادبیات کهن و قصه های قدیمی و زندگی آدم های روزگار دور است .
قسمتی از این کتاب :
بغلدستم خالهخانم خوابیده، سیاهی مژههای بلندش سایه انداخته روی گونهاش...
از جیغ من نمیپرد، اصلاً دیگر بیدار نمیشود، همانطور ظریف و قشنگ و دوستداشتنی میخوابد پنجاه سال و همانطور خوابیده میمیرد. اتفاقی ساده و بیصدا، مردم میگویند: زیبای خفته شده، دکترها میگویند سکته کرده و مادرش دقش را میکند و خواهرهایش لابهلای کارهای روزانه و بدبختیهایشان فراموشش میکنند، اما من میدانم، پنجاهسال میدانم که آن مرد روحش را برده است، نه با بدجنسی و تنفر که با چیزی مثل دلسوزی و غم، اصلاً شاید از بدبختیهایش چیزی میدانسته که ما خبر نداشتیم، شاید توی خوابش پریده و غمهایش را خورده است و او را به دیار خوشخوشان و عروسیهای بیپایان و قصههای بیغصه برده، کسی نمیداند، من اما هر چند وقت یکبار خوابش را میبینم، مردی که کف زمین خوابیده، میخکوب شده اصلاً، روی سنگفرش کثیف خانهای قدیمی و بینور و دستش، دست تابدار و خستهاش، روی زمین و هوا، برای هزار سال بهحال اشاره مانده است میگوید: بچه، بچه.
میگویم: وای بله، بله ؟
آنوقت میگوید؛ نه، نپرس، خاله خانمت عاشق نمیشود، اگر بشود دلش میسوزد، دلش میمیرد.
از جیغ من نمیپرد، اصلاً دیگر بیدار نمیشود، همانطور ظریف و قشنگ و دوستداشتنی میخوابد پنجاه سال و همانطور خوابیده میمیرد. اتفاقی ساده و بیصدا، مردم میگویند: زیبای خفته شده، دکترها میگویند سکته کرده و مادرش دقش را میکند و خواهرهایش لابهلای کارهای روزانه و بدبختیهایشان فراموشش میکنند، اما من میدانم، پنجاهسال میدانم که آن مرد روحش را برده است، نه با بدجنسی و تنفر که با چیزی مثل دلسوزی و غم، اصلاً شاید از بدبختیهایش چیزی میدانسته که ما خبر نداشتیم، شاید توی خوابش پریده و غمهایش را خورده است و او را به دیار خوشخوشان و عروسیهای بیپایان و قصههای بیغصه برده، کسی نمیداند، من اما هر چند وقت یکبار خوابش را میبینم، مردی که کف زمین خوابیده، میخکوب شده اصلاً، روی سنگفرش کثیف خانهای قدیمی و بینور و دستش، دست تابدار و خستهاش، روی زمین و هوا، برای هزار سال بهحال اشاره مانده است میگوید: بچه، بچه.
میگویم: وای بله، بله ؟
آنوقت میگوید؛ نه، نپرس، خاله خانمت عاشق نمیشود، اگر بشود دلش میسوزد، دلش میمیرد.
مشخصات کتاب زار (نویسنده: شرمین نادری)
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | زار |
ناشر : | نشر بان (با همکاری انتشارات آگاه) |
نویسنده : | شرمین نادری |
نوبت چاپ : | 4 |
تاریخ انتشار : | 1402 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - رقعی |
تعداد صفحات : | 227 |
شابک : | 9786009840625 |
وزن (گرم) : | 195 |
نوشتن نظر جدید
شاخهها
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.