معماری هم در معنای ضمنی و هم در تعریف، عبارت است از هنر، علم، سبک و روش طراحی و آفریدن یک چیز که اغلب، به عنوان یک ساختمان مد نظر قرار میگیرد، اما می توان آن را در هر قالب خلق شدهای تعریف کرد... و در بحث ما، تولید یک فیلم یا نمایش صحنهای.
با گنجاندن واژهی معماری در عنوان این کتاب، تلویحاً اعتراف میکنیم نمایشنامه دارای روش است و برای خلق آن یک طرح وجود دارد. این روشها و طرحها میتوانند مورد مطالعه قرار بگیرند و درک شوند. هرگونه مطالعهی ساختاری در هنر، نه تنها باید ساختار و طرح را مد نظر قرار دهد، بلکه باید حتی به صورتی اساسیتر، با مسائل مربوط به زیباییشناسی، در داد و ستد باشد. این پیوند برای هر کس که عمیقاً هنر و مرکزیت آن را در تجربهی انسان باور دارد، اجتنابناپذیر است...
چنین به نظر میرسد که میل نوع بشر به قصهگویی دراماتیک میلی ژنتیک است. از جشنوارههای تئاتر در آتن باستان، تا نمایشهای موزیکال برادوی در نیویورک، از حرکات موزون آیینی بالی تا ملودرامهای هالیوود، و از تئاتر کابوکی ژاپنی تا نمایش خیمهشببازی، بیشتر فرهنگها مدعی داشتن نوعی سنت دراماتیک خاص خود هستند.
چه چیزی این شیدایی را شرح میدهد؟ چرا در طول زمان و مکان، میراثی بسیار غنی و متنوع از نمایش های دراماتیک میبینیم؟
بعضی از پاسخها به اندازهی کافی واضح هستند. مردم در زندگی به دنبال تنوعاند و قطع به یقین، نمایش میتواند پاسخگوی این نیاز باشد. هنگامی که به تئاتر یا سینما میرویم، چراغها خاموش میشوند، و برای سه یا چهار ساعت میتوانیم خود را در دنیایی خیالی گم کنیم؛ حتی برای چند لحظه، رها از مشکلات و نگرانیهای دنیوی خویش. همچنین از رویدادهای دیداری یا شنیداری نمایش نیز لذت میبریم.