نویسنده : جان اسکالزی

   ترجمه : حسین شهرابی

 

بعد از اتفاقاتِ دو کتابِ آخرين مستعمره و قصه‌ي زويي، مردمِ زمين حالا مي‌دانند که اتحاديه‌ي مستعمرات مانعِ دسترسي‌شان به کهکشان شده. اتحاديه از سال‌ها پيش از بشر در برابرِ فضايي‌ها دفاع مي‌کند و به‌عمد زمين را در بي‌خبري نگه داشته تا از آن به‌عنوان منبعِ سرباز و مهاجرِ تازه استفاده کند، اما حالا اسرارش لو رفته است. نژادهاي بيگانه هم در برابر اتحاديه‌ي مستعمرات ائتلافي بزرگ و قدرتمند شکل داده‌اند و از مردمِ زمين دعوت کرده‌اند تا به آن‌ها ملحق شود. هرچند زمين مبهوت است و خيانت هم ديده، به نظر نمي‌آيد بتواند راحت تصميم بگيرد.

اتحاديه هم نمي‌تواند به اين راحتي در برابر اين قدرت‌ها دوام بياورد و موجوديتش به خطر افتاده است. حالا به جاي جنگ، مشغولِ تعاملاتِ ديپلماتيک است و فريبکاري‌هاي سياسي. براي چنين کاري هم به يک «دسته‌ي ب» نياز دارد؛ يعني گروهي از ديپلمات‌هاي بي‌اهميت که بتوان آن‌ها را به دلِ وضعيت‌هاي نامنتظره و پيش‌بيني‌ناپذير فرستاد و اگر لازم شد به راحتي قرباني‌شان کرد. شخصيتِ اصليِ اين گروه از ديپلمات‌ها هم ناوبان هري ويلسون است که قبلاً با خواهشِ جان پري از بخشِ نظاميِ اتحاديه به بخش‌هاي پژوهشي رفته بود. اما حالا مجبور است با قدرت‌هايي سر و کله بزند که مانعِ اتحادِ نژادِ انسان مي‌شوند و حتا مي‌خواهند بشر را به جنگ وادارند.