تابوتهای دستساز
نویسنده : ترومن کاپوتی
ترجمه : بهرنگ رجبی
«تابوتهای دستساز» اولینبار در سال ۱۹۸۰ در مجموعهی «موسیقی برای آفتابپرستان» منتشر شد، کاپوتی با این کتاب دوباره به روزهای اوج خودش بازگشت. «گزارش واقعی از یک جنایت امریکایی» تنها زیرتیتر این کتاب نیست، بلکه همان کاری است که ترومن کاپوتی برای نوشتن این کتاب انجام داده است، او جایی گفته است که برای نوشتن این داستانها و رمانهای گزارشگونه جان کنده است.
دربارهی کاپوتی نوشتهاند:
هارپر لی - نویسندهی رمان «کشتن مرغ مقلد»: «ترومن کاپوتی ادبیات را چنان با واقعیت بههم پیوند زد، که دیگر تا وقتی واقعیت وجود داشته باشد مطمئنم پایانی برای ادبیات نیست.»
«نیویورکتایمز» - سپتامبر ۱۹۸۰: «شانزده هفتهی تمام دوام آوردن "تابوتهای دستساز" در لیست پرفروشترینهای "نیویورکتایمز" همان چیزی است که از ترومن کاپوتی برمیآید.»
بنت میلر - کارگردان فیلم «در کمال خونسردی»: «گزارشی واقعی از زندگی، این همان چیزی است که ترومن کاپوتی برای ما به ارمغان میآورد، به قول خودش زندگی معمولی و آرام هم بالاخره یک جایی با وحشیگری و جنایت تلاقی پیدا میکند. من شیفتهی این مرد هستم. او آدمهایی را که ما قرار است نادیده بگیریمشان توی چشممان فرو میکند.»
فیلیپ سیمور هافمن - بازیگر نقش ترومن کاپوتی در فیلم «در کمال خونسردی»: «کاپوتی بودن، دشوار است. او در عین بدنامی، سخت دوستداشتنی است. قهرمانهایش هم درست مثل خودش نفوذناپذیرند و در نهایت چه کسی میتواند شبیه کاپوتی باشد؟»
پل استر - گفتوگو با «شیکاگو تریبون» دربارهی واقعیتهای زندگی در رمان: «تلفیقی از رماننویسی و گزارشگری بخش هولناک زندگی، این هنر ترومن کاپوتی حسادتبرانگیز بود.»
«تابوتهای دستساز» در یک نگاه:
«ترومن کاپوتی برای ادبیات امریکا بیشتر از یک نویسندهی معمولی کار کرد. "تابوتهای دستساز" یکی از مشهورترین آثاری است که نشان میدهد برای او نوشتن تنها به خیالپردازی پشت میز کارش ختم نمیشد. او برای نوشتن "تابوتهای دستساز" هم درست مثل "در کمال خونسردی" خطر کرده است. کاپوتی فرصتطلبانه در غیرانسانیترین ماجراهایی که رخ میداد حاضر میشد و با استفاده از هوش سرشارش هر آنچه را که میدید با حافظهی خارقالعادهاش ثبت میکرد. او خیلی زود ذهن قاتل، رئیس پلیس و هر آنکه را که میخواست در داستانش به تصویر بکشد، میخواند و بعد با اضافه کردن همهی آن خردهریزها و عواطف و هر آنچه برای خواندنی شدن یک اثر لازم بود، شاهکارش را خلق میکرد. او دوست قاتلان امریکایی بود، دوستی که شاید گاهی وقتها غیرانسانی هم بود، چون او فقط میخواست ذهن قاتل را بخواند، نه برای کمک به رئیس پلیس که برای خلق یک رمان تکاندهنده.»
او در «تابوتهای دستساز» از مارس ۱۹۷۵ ما را همراه خودش میکند، از جایی که برای سر درآوردن از یک پروندهی قتل زنجیرهای سر از شهری کوچک در یکی از ایالتهای کوچک غربی امریکا درمیآورد. به دیدن جیک پپر میرود. «ت. ک.» در داستان خود نویسنده است، او میخواهد بفهمد راز این سلسلهقتلهایی که تنها نشانشان تابوتهای دستساز کوچکی هستند که کمی پیش از مرگ به دست مقتول میرسند، چیست. مرگها پیدرپی ادامه دارند، اما این تابوتها کجا ساخته میشوند، راز این قتلها که از مرگ یک وکیل آغاز میشوند و بعد گریبان زنی زیبارو را میگیرند و همینجور در شهر ادامه پیدا میکند، کجاست؟ اما نه «ت. ک.» و نه جیک پپر راه به جایی نمیبرند و نه قاتل از نفس میافتد. اما مرگ ادی زن چهل و چهارسالهی زیبارو دیگر ماجرا را برای «ت. ک.» به سمتوسویی دیگر میبرد، او باید راز این قتل را کشف کند.
کاپوتی در «تابوتهای دستساز» مینویسد: «اضطراب، همچنان که هر روانپزشک گرانقیمتی بهتان خواهد گفت، حاصل افسردگی است؛ اما افسردگی، همچنان که همان روانپزشک در جلسهی دوم و بعد دریافت حقویزیت بعدی آگاهتان خواهد کرد، حاصل اضطراب است. تمام بعدازظهر را در این چرخهی اضطراب که با افسردگی آمیخت، نشستم و زل زدم به اختراع جنجالی آقای بل، ترسان از لحظهای که بالاخره باید شمارهی متل پریری را میگرفتم و صدای جیک را میشنیدم که تأکید میکرد دایره از پرونده کنارش گذاشته.»
دربارهی کاپوتی نوشتهاند:
هارپر لی - نویسندهی رمان «کشتن مرغ مقلد»: «ترومن کاپوتی ادبیات را چنان با واقعیت بههم پیوند زد، که دیگر تا وقتی واقعیت وجود داشته باشد مطمئنم پایانی برای ادبیات نیست.»
«نیویورکتایمز» - سپتامبر ۱۹۸۰: «شانزده هفتهی تمام دوام آوردن "تابوتهای دستساز" در لیست پرفروشترینهای "نیویورکتایمز" همان چیزی است که از ترومن کاپوتی برمیآید.»
بنت میلر - کارگردان فیلم «در کمال خونسردی»: «گزارشی واقعی از زندگی، این همان چیزی است که ترومن کاپوتی برای ما به ارمغان میآورد، به قول خودش زندگی معمولی و آرام هم بالاخره یک جایی با وحشیگری و جنایت تلاقی پیدا میکند. من شیفتهی این مرد هستم. او آدمهایی را که ما قرار است نادیده بگیریمشان توی چشممان فرو میکند.»
فیلیپ سیمور هافمن - بازیگر نقش ترومن کاپوتی در فیلم «در کمال خونسردی»: «کاپوتی بودن، دشوار است. او در عین بدنامی، سخت دوستداشتنی است. قهرمانهایش هم درست مثل خودش نفوذناپذیرند و در نهایت چه کسی میتواند شبیه کاپوتی باشد؟»
پل استر - گفتوگو با «شیکاگو تریبون» دربارهی واقعیتهای زندگی در رمان: «تلفیقی از رماننویسی و گزارشگری بخش هولناک زندگی، این هنر ترومن کاپوتی حسادتبرانگیز بود.»
«تابوتهای دستساز» در یک نگاه:
«ترومن کاپوتی برای ادبیات امریکا بیشتر از یک نویسندهی معمولی کار کرد. "تابوتهای دستساز" یکی از مشهورترین آثاری است که نشان میدهد برای او نوشتن تنها به خیالپردازی پشت میز کارش ختم نمیشد. او برای نوشتن "تابوتهای دستساز" هم درست مثل "در کمال خونسردی" خطر کرده است. کاپوتی فرصتطلبانه در غیرانسانیترین ماجراهایی که رخ میداد حاضر میشد و با استفاده از هوش سرشارش هر آنچه را که میدید با حافظهی خارقالعادهاش ثبت میکرد. او خیلی زود ذهن قاتل، رئیس پلیس و هر آنکه را که میخواست در داستانش به تصویر بکشد، میخواند و بعد با اضافه کردن همهی آن خردهریزها و عواطف و هر آنچه برای خواندنی شدن یک اثر لازم بود، شاهکارش را خلق میکرد. او دوست قاتلان امریکایی بود، دوستی که شاید گاهی وقتها غیرانسانی هم بود، چون او فقط میخواست ذهن قاتل را بخواند، نه برای کمک به رئیس پلیس که برای خلق یک رمان تکاندهنده.»
او در «تابوتهای دستساز» از مارس ۱۹۷۵ ما را همراه خودش میکند، از جایی که برای سر درآوردن از یک پروندهی قتل زنجیرهای سر از شهری کوچک در یکی از ایالتهای کوچک غربی امریکا درمیآورد. به دیدن جیک پپر میرود. «ت. ک.» در داستان خود نویسنده است، او میخواهد بفهمد راز این سلسلهقتلهایی که تنها نشانشان تابوتهای دستساز کوچکی هستند که کمی پیش از مرگ به دست مقتول میرسند، چیست. مرگها پیدرپی ادامه دارند، اما این تابوتها کجا ساخته میشوند، راز این قتلها که از مرگ یک وکیل آغاز میشوند و بعد گریبان زنی زیبارو را میگیرند و همینجور در شهر ادامه پیدا میکند، کجاست؟ اما نه «ت. ک.» و نه جیک پپر راه به جایی نمیبرند و نه قاتل از نفس میافتد. اما مرگ ادی زن چهل و چهارسالهی زیبارو دیگر ماجرا را برای «ت. ک.» به سمتوسویی دیگر میبرد، او باید راز این قتل را کشف کند.
کاپوتی در «تابوتهای دستساز» مینویسد: «اضطراب، همچنان که هر روانپزشک گرانقیمتی بهتان خواهد گفت، حاصل افسردگی است؛ اما افسردگی، همچنان که همان روانپزشک در جلسهی دوم و بعد دریافت حقویزیت بعدی آگاهتان خواهد کرد، حاصل اضطراب است. تمام بعدازظهر را در این چرخهی اضطراب که با افسردگی آمیخت، نشستم و زل زدم به اختراع جنجالی آقای بل، ترسان از لحظهای که بالاخره باید شمارهی متل پریری را میگرفتم و صدای جیک را میشنیدم که تأکید میکرد دایره از پرونده کنارش گذاشته.»
مشخصات کتاب تابوتهای دستساز
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | تابوتهای دستساز |
ناشر : | نشر چشمه |
نویسنده : | ترومن کاپوتی |
مترجم : | بهرنگ رجبی |
نوبت چاپ : | 11 |
تاریخ انتشار : | 1402 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - رقعی |
تعداد صفحات : | 104 |
شابک : | 9789643629304 |
وزن (گرم) : | 125 |
نوشتن نظر جدید
این محصولات قبلا توسط مشتریان خریداری شده اند شما قصد خرید ندارید؟
شاخهها
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.