هراکلیتس
نویسنده : فیلیپ ویل رایت
ترجمه : فریدالدین رادمهر
هراکلیتُس یا هراکلیت بزرگترین فیلسوف پیش از سقراط است که در نظام افلاطونی و ارسطویی مقامی بلند دارد. از تمامی آثار وی فقط حدود ۱۲۰قطعهی پراکنده مانده است که آرای بزرگی را نشان میدهد که از افلاطون تا کانت و هگل و به روزگار ما در اندیشهی نیچه و هایدگر اثر گذاشته است. در مقدمهی مترجم آشنا میشویم با تأثیری که هراکلیتُس در اندیشهی شرقی گذاشت و با مطالعهی متن اصلی نیز شرحی دلنشین بر همین قطعات برجایمانده از وی به دست خواهیم آورد.
جوهر تفکرات شخصی هراکلیتُس را میتوان در چهار مقوله مطرح کرد: نخست آنکه جنگ پدر یا بانی همهچیز است و ظهور و بقای هر چیز منوط به تعارض اضداد است که در عین تقابل با یکدیگر به برپایی هم یاری میدهند. به لطف نظریهی اضداد عدالت ظهور مییابد و هر جنبهی افراط و تفریط به نابودی میانجامد. دوم آنکه وحدتی درکناشدنی در همهی اشیا هست که معرفت به این فکر واحد، هادی همهی اشیا نیز هست. سوم قول اوست به سیلان دائم اشیا که در این گفتهی او هست که نمیتوان دوبار در یک رودخانه فرو روی چه که آبهای تازه جریان دارد. این نظریه نتیجه میدهد که حرکت دائمی وجود دارد که باعث تکامل است. چهارمین نظریهی وی آن است که تضاد اشیا را به طنز بازمیگوید. لذا او بر دین عوام هجمه میبرد که میکوشند تا تمثالها را مقدس شمارند.
از نظر هراکلیتُس آدمی به لطف لوگوس که نطق و تفکر الهی است به تبیین عالم میپردازد، به رغم آنکه همگانی است و عموم باید بدان دست یابند نوعی حکمت است که بر معدودی از جمله خود وی ظاهر شده است. اندیشهی وی در باب لوگوس بعدها در افلاطون به شکل منشأ کلمات و گفتار و تفکر مطرح شد و از نظر فیلون اسکندرانی نیز به تفسیر کتاب خدا انجامید. بعدها همین سخنان و اندیشهها در علم هرمنوتیک نوین از شلایماخر تا هایدگر جلوه یافت. لوگوس به معنای فکر و نطق است و همین است که جهان را معلول اندیشهای میداند که از ازل برون تراویده است و آدمی نیز در جهان معنای واقعی خویش را مییابد. او میگوید باید گوش داد اما نه به وی بلکه به لوگوس که حکیمی است که با وحدت همهچیز موافق است.
نماد لوگوس از نظر وی همان آتش است که به این تعبیر منشأ همهچیز است. آتش بهترین مثال برای تغییر و تحول اشیا است. آتش اخگر عقلانی است که در خورشید میافروزد و در آدمی به صورت جوهر عقلانی ظاهر میشود. لوگوس که آتش نیز هست هم اسمی از خداست و هم به معنای زندگانی. در اینجاست که شاید بتوان به نوعی از تفکر شرقی در عصر ایران باستان در تفکرات هراکلیتُس رسید. به همین سبب است که او معتقد به نظمی کیهانی در جهان هست که به موسیقی میماند لذا جهان را نوعی هارمونی میبیند. این سخن وی که پیش از او گفته نشد نگاهی جمالشناسانه به طبیعت و آدم و جهان خلقت است. شاید به همین سبب است که او محل توجه فیلسوفان معاصر ماست.
جوهر تفکرات شخصی هراکلیتُس را میتوان در چهار مقوله مطرح کرد: نخست آنکه جنگ پدر یا بانی همهچیز است و ظهور و بقای هر چیز منوط به تعارض اضداد است که در عین تقابل با یکدیگر به برپایی هم یاری میدهند. به لطف نظریهی اضداد عدالت ظهور مییابد و هر جنبهی افراط و تفریط به نابودی میانجامد. دوم آنکه وحدتی درکناشدنی در همهی اشیا هست که معرفت به این فکر واحد، هادی همهی اشیا نیز هست. سوم قول اوست به سیلان دائم اشیا که در این گفتهی او هست که نمیتوان دوبار در یک رودخانه فرو روی چه که آبهای تازه جریان دارد. این نظریه نتیجه میدهد که حرکت دائمی وجود دارد که باعث تکامل است. چهارمین نظریهی وی آن است که تضاد اشیا را به طنز بازمیگوید. لذا او بر دین عوام هجمه میبرد که میکوشند تا تمثالها را مقدس شمارند.
از نظر هراکلیتُس آدمی به لطف لوگوس که نطق و تفکر الهی است به تبیین عالم میپردازد، به رغم آنکه همگانی است و عموم باید بدان دست یابند نوعی حکمت است که بر معدودی از جمله خود وی ظاهر شده است. اندیشهی وی در باب لوگوس بعدها در افلاطون به شکل منشأ کلمات و گفتار و تفکر مطرح شد و از نظر فیلون اسکندرانی نیز به تفسیر کتاب خدا انجامید. بعدها همین سخنان و اندیشهها در علم هرمنوتیک نوین از شلایماخر تا هایدگر جلوه یافت. لوگوس به معنای فکر و نطق است و همین است که جهان را معلول اندیشهای میداند که از ازل برون تراویده است و آدمی نیز در جهان معنای واقعی خویش را مییابد. او میگوید باید گوش داد اما نه به وی بلکه به لوگوس که حکیمی است که با وحدت همهچیز موافق است.
نماد لوگوس از نظر وی همان آتش است که به این تعبیر منشأ همهچیز است. آتش بهترین مثال برای تغییر و تحول اشیا است. آتش اخگر عقلانی است که در خورشید میافروزد و در آدمی به صورت جوهر عقلانی ظاهر میشود. لوگوس که آتش نیز هست هم اسمی از خداست و هم به معنای زندگانی. در اینجاست که شاید بتوان به نوعی از تفکر شرقی در عصر ایران باستان در تفکرات هراکلیتُس رسید. به همین سبب است که او معتقد به نظمی کیهانی در جهان هست که به موسیقی میماند لذا جهان را نوعی هارمونی میبیند. این سخن وی که پیش از او گفته نشد نگاهی جمالشناسانه به طبیعت و آدم و جهان خلقت است. شاید به همین سبب است که او محل توجه فیلسوفان معاصر ماست.
مشخصات کتاب هراکلیتس
مشخصات | |
---|---|
شناسنامه کتاب | |
عنوان : | هراکلیتس |
ناشر : | نشر چشمه |
نویسنده : | فیلیپ ویل رایت |
مترجم : | فریدالدین رادمهر |
نوبت چاپ : | اول |
تاریخ انتشار : | 1390 |
نوع جلد و قطع : | شومیز - رقعی |
تعداد صفحات : | 261 |
شابک : | 9789643627355 |
وزن (گرم) : | 330 |
نوشتن نظر جدید
این محصولات قبلا توسط مشتریان خریداری شده اند شما قصد خرید ندارید؟
شاخهها
- رمان ، داستان کوتاه
- زبان اصلی
- شعر
- تاریخ،فلسفه،سیاست
- ادبیات،نقد ادبی،زبان شناسی
- قرآن،دین،دین پژوهی
- هنر،موسیقی،معماری،عکاسی
- سینما، تئاتر
- فرهنگ و واژه نامه
- روانشناسی،علوماجتماعی،تربیتی
- اقتصاد،مدیریت،حقوق
- کودک و نوجوان
- خانواده،سرگرمی،عمومی
- علمی، فنی، آموزشی
- پزشکی،بهداشت،ورزشی
- لوح فشرده (CD , DVD)
- نشریات
- نقشه،اطلس،جغرافی
- کتابهای 50 درصد تخفیف
مقالات مرتبط با محصول
مقاله مرتبط با این محصول وجود ندارد.