نویسنده : ریچارد گات

   ترجمه : یدالله علیزاده

نويسنده در این کتاب به روايت حوادث چريكي و اتفاقاتي كه در حدود سال 1967 در بوليوي شكل گرفت و جرقه اي بود براي آغاز انقلابي بزرگ در قاره امريكا مي پردازد. نقشي كه گوارا در اين زمينه ايفا كرد و ماجراهايي كه در اين مبارزات به وقوع پيوست، موضوعاتي است كه بدان پرداخته شده است. ريچارد گات خبرنگاري است كه پيش از ديگر همكارانش جسد چه گوارا را كه رنج سال ها زندگي در جنگل بر آن آشكار بود مشاهده كرده است و او را مردي مي داند كه خاطره اش به سادگي از ذهن فراموش نخواهد شد.

گزیده ای از کتاب
حوادث چريكي 1967 بوليوي، كوشش سنجيده اي بود براي آغاز انقلاب قاره. ارنستو چه گوارا از همان ابتدا با جديت از اين انديشه جانبداري مي كرد. او شش سال تمام از پشت ميز كارش در هاوانا با انقلابيون آمريكاي لاتين گفتگو كرده بود. او با دقت فراز و نشيب جنبش هاي چريكي تمامي كشورهاي قاره را زير نظر گرفته بود و سرانجام به اين نتيجه رسيد كه هم اكنون وقت آن رسيده تا خود را با تجربه ي عظيم و موقعيت مهم اش به ميان امواج مبارزه ي چريكي بيافكند. كاسترو در نطق اختتاميه ي كنفرانس سه قاره در ژانويه 1966 چنين گفت:

«رفيق چه گوارا، هنگامي كه در مكزيك تبعيد بوديم به ما پيوست. از همان روزهاي اول با صراحت مي گفت: «وقتي امر مبارزه در كوبا پايان گرفت، بايد براي انجام وظيفه اي ديگر به سرزميني ديگر برود.» و ما هميشه به او اطمينان مي داديم كه هيچ منافع دولتي، ملي و يا هيچ اوضاع و احوالي موجب نخواهد شد كه از او بخواهيم در كشور بماند و يا او را از انجام آرزويش مانع شود. ما با ثبات قدم و به طور كامل سر قول خود به رفيق گوارا ايستاديم.»